loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. اخبار روزی نامه های غربگدا   ۱۴۰۱/۰۳/۰۴   جنایت مشترک اسرائیل و آمریکا و ماله‌کشی شرم‌آور نشریات اجاره‌ای دو روزنامه زنجیره‌ای و غربگرا در ادامه روی

طاهر مهدوی بازدید : 13 جمعه 06 خرداد 1401 نظرات (0)
.
اخبار روزی نامه های غربگدا 
 ۱۴۰۱/۰۳/۰۴
 جنایت مشترک اسرائیل و آمریکا و ماله‌کشی شرم‌آور نشریات اجاره‌ای – صراط عشق؛  مجله ی فرهنگی، معرفتی، ادبی، هنری
آخرین خبر | جنایت مشترک اسرائیل و آمریکا و ماله‌کشی شرم‌آور نشریات اجاره‌ای
جنایت مشترک اسرائیل و آمریکا و ماله‌کشی شرم‌آور نشریات اجاره‌ای
دو روزنامه زنجیره‌ای و غربگرا در ادامه رویکرد تحریفگرانه خود در قبال موضوعات مختلف ادعا کردند اسرائیل با ترور شهید صیاد خدایی، برجام را نشانه رفته و دنبال تخریب مذاکرات احیای برجام بوده است! معنای دیگر این تحلیل تحریف‌آمیز این است که حساب آمریکا از اسرائیل جداست و ایران باید برجام را بر هر مسئله و موضوع دیگری مقدم بشمارد!
در این زمینه روزنامه شرق از قول کارشناس خود نوشت: «اسرائیل با این ترور، برجام را نشانه رفته است. همان‌گونه که می‌دانید بزرگ‌ترین دشمن احیای برجام اسرائيل است. اگرچه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دیگری هم برای عدم احیای برجام وجود دارد، اما اسرائیل موتور اصلی حرکت ضدبرجامی است. چه در دوره بنیامین نتانیاهو و چه در دوره نفتالی بنت؛ بنابراین بدون شک تروری که یکشنبه در تهران انجام شد، می‌تواند بخشی از سلسله اقدامات، تحرکات و واکنش‌های اسرائیل در منطقه و فضای بین‌الملل ضد جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود.»
روزنامه اعتماد هم در تحلیلی با عنوان «تکرار سناریوی تل‌آویو با به شهادت رساندن سرهنگ خدایی؛ ترور با هدف تخریب مذاکرات احیای برجام» منتشر کرد و نوشت: «در حالی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران درباره عامل یا عوامل این عملیات تروریستی گزارشی منتشر نکرده‌اند، نخستین ظن در فضای رسانه‌ای و مجازی به سمت رژیم اسرائيل رفت.
مقام‌های اسرائيلی تلاش برای به صفر رساندن شانس احیای برجام را از همان نخستین هفته‌های پیروزی جو بایدن و پیش از انتقال قدرت در کاخ سفید آغاز کردند.
تمام این تلاش‌ها در راستای متوقف شدن روند مذاکرات برای احیای برجام صورت گرفت و شاید بتوان گفت که در مقاطعی اسرائیلی‌ها موفق به کند کردن روند این مذاکرات یا مشخص کردن خطوطی برای تیم‌های مذاکره‌کننده هم در ایران و هم در ایالات متحده شدند که عملا رسیدن به توافق احیای برجام را پیچیده‌تر کرد. در حالی که دولت جو بایدن می‌گوید اراده سیاسی لازم و کافی را برای احیای برجام دارد مخالفت جمهوری‌خواهان با احیای برجام و همراهی برخی دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان در امتیاز دادن به ایران در مسیر احیای برجام عملا بازگشت به برجام را سخت‌تر از چیزی کرده که در ابتدای آغاز به کار دولت بایدن تصور می‌شد.
اسرائیل باز برای برهم زدن پازل دست به کار شده تا بلکه بتواند بر فاصله میان تهران و واشنگتن بیفزاید. در این پازل ترور عضو سپاه قدس درست در روزهایی که برخی منابع می‌گویند ایران و آمریکا به راه‌حلی برای خروج از بن‌بست در این پرونده دست یافته‌اند می‌تواند به ترمزی برای تهران تبدیل شود.
باید از خود سوال کنیم که اگر اسرائیل پشت این ترور است چرا یک عضو سپاه قدس و نه یک دانشمند هسته‌ای را هدف قرار داده است؟ آیا تحلیل اسرائیلی‌ها این بوده که ترور عضو سپاه هرگونه عقب‌نشینی از موضع پیشین برای ایران را در میز مذاکره سخت‌تر می‌کند»؟
شگرد نخ نمای نشریات زنجیره‌ای برای تفکیک میان آمریکا و اسرائیل یا میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا در حالی است که اولاً دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در حوزه دشمنی با ایران و نقض تعهدات، اشتراک نظر داشته‌اند، به نحوی که بسیاری از تحریم‌های مهم پسابرجامی، یا در دولت دموکرات‌ها اعمال شد و یا با همراهی قاطع دموکرات‌ها در کنگره، به تصویب رسید.
ثانیاً اسرائیل صرفاً سگ زنجیری آمریکاست؛ و رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا در موضوع ایران و مسائلی نظیر برجام، کاملاً با یکدیگر هماهنگ بوده‌اند و صرفاً برای این که غربگرایان بتوانند در ایران عوام‌فریبی کنند و قدرت چانه‌زنی آمریکا هم در مذاکرات با ایران افزایش یابد، برخی مقامات صهیونیست به مخالف‌خوانی با مذاکرات و برجام تظاهر می‌کنند. بعدها مقامات صهیونیست متعددی اذعان کردند که برجام برای مهار و توقف برنامه هسته‌ای ایران بسیار سودمند بود و هیچ جایگزینی هم برای آن وجود ندارد و مقابله به مثل ایران، موجب برداشته شدن ترمزها و پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران شده است.
نکته سوم، نسبت میان آمریکا و صهیونیست‌ها در اقدامات خرابکارانه و تروریستی است. در این زمینه در موارد بسیاری، همپوشانی و هماهنگی کامل در جریان بوده، چنان که در موضوع خرابکاری ویروسی موسوم به استاکس‌نت علیه تأسیسات نطنز در دولت اوباما فاش شد؛ همین‌طور است ترور دانشمندان هسته‌ای ایران.
حتی اگر اقدامات تروریستی را صرفاً متوجه صهیونیست‌ها بکنیم- که در اغلب موارد خلاف واقع است- این جنایت‌ها با حمایت و چراغ سبز دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا انجام شده و هرگز حتی در لفظ هم محکوم نشده است. بنابراین اصرار به جدا کردن حساب آمریکا و اسرائیل، جانبداری عملی از متهمان ترور و کوچک‌سازی جنایت انجام گرفته است؛ کانّه ایران به خاطر توافق بی‌خاصیت و پرخسارتی به اسم برجام، باید خطوط قرمز امنیت و اقتدار ملی را زیر پا بگذارد و به هر قیمت مذاکره کند. این حرف مسموم و عاریتی از بیگانه هم به معنای تشجیع تروریست‌ها برای ارتکاب جنایات جدید است.
نکته چهارم این که اگر سردار سلیمانی در دوره دولت جمهوری‌خواهان (ترامپ) و شهید صیاد خدایی در دوره دموکرات‌ها ترور می‌شود، فارغ از میزان نقش صهیونیست‌ها، باید عنایت داشت که دولت تروریست آمریکا، قبل از وقوع این جنایت‌ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده و علناً دستور شلیک را صادر کرده است. و این در حالی است که از رژیم تروریست صهیونیستی، تا داعش و النصره و سازمان منافقین، زیر پرچم آمریکا قرار دارند.
 

اصلاح‌طلبان برای جلب اعتماد جامعه وضع موجود را به حاکمیت نسبت دهند!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به نقل از یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب و از محکومان امنیتی فتنه 88 نوشت: چه بخواهیم چه نخواهیم سرنوشت جغرافیایی ایران با سرنوشت نظام جمهوری اسلامی گره خورده...این صرفا یک ادعا برای ترساندن مردم نیست» و «جریان مدعی حاکم همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهد و ظاهرا هم حد یقفی برای خود قائل نیست تا جایی که کشور را به آستانه سقوط بکشاند.»
این روزنامه همچنین به نقل از این محکوم امنیتی نوشت: «اصلاح‌طلبان مي‌توانند به حركتي براي قانع كردن افكار عمومي و بازسازي اعتماد از دست رفته اميدوار باشند. به نظرم براي جلب اعتماد جامعه، آنها بايد براي نقد وضعيت موجود دچار لكنت زبان نباشند و با صراحت و شفافيت بيشتر وضعيت فعلي را مورد نقد قرار دهند. علي‌القاعده استراتژي اصلاح‌طلبان بايد محدود و پاسخگو كردن نهادهاي قدرت باشد. بايد به اين سمت حركت كرد و براي پاسخگو كردن هم بايد زباني صريح‌تر و شجاعانه‌تر از امروز داشت و وضعيت موجود را متوجه مسببان واقعي آن كرد.»
این اظهارات بی‌شرمانه و وقحیانه در حالی است که روحانی با حمایت همین طیف سیاسی رای مردم را گرفت و با انبوهی از وعده‌های به ظاهر زیبا اما تهی و پوچ طی 8 سال علاوه‌بر نابودکردن معیشت مردم‌، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن‌، دلار‌، خودرو‌، کالاهای اساسی‌، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
حالا حامیان دولت تدبیر و امید که کارنامه عملکرد هشت ساله‌شان در دسترس است، این روزها به جای پاسخگویی و عذر خواهی از مردم در جای طلبکار نشسته‌اند و گویا فراموش کرده‌اند که وضع موجود، محصول عملکرد آنها در دوره «بی‌تدبیری» است.
نکته قابل تامل اینکه چندی پیش محسن‌هاشمی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران طی مصاحبه‌ای گفته بود از 40 سال بعد از انقلاب 32 سال انتخابات دست اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بوده و به همین دلیل دفاع می‌کنیم و می‌گوییم اوضاع خوب است!
اصلاح‌طلبان وجهه‌ای در میان مردم ندارند
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «2 شكست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال 1398و انتخابات رياست جمهوري در سال1400نشان داد كه اين جناح اکنون ديگر از وجهه‌اي كه درگذشته داشته، برخوردار نيست و به همان نسبت نيز تأثيرگذاري گذشته را در شرايط حاضر ندارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «متأسفانه بايد اذعان كرد كه احزاب و گروه‌هاي اصلاح‌طلب به‌تدريج ارتباط خود را با بدنه جامعه‌اي كه به‌عنوان نماينده آن محسوب مي‌شدند، اگر نگوييم قطع کرده‌اند، لااقل كم کرده‌اند. اين مهم موجب شده تا آنها نتوانند مطالبات و نيازهاي واقعي اقشار مختلف جامعه را به‌درستي درك و پيگيري كنند. لذا عمدتاً در مسير خرده‌کاري و امور غيرسازنده گام برمي‌دارند. به همين دليل به نظر من لازم است تا در درجه اول اصلاح‌طلبان اين ضعف مهم را چاره‌جويي كنند. در اين راه ارتباط منظم با بدنه اجتماعي اولين قدم لازم است.»
این فعال سیاسی گفت: «به نظر من تحرك و تلاش دولت به‌خصوص شخص آقاي رئيسي، درخور تحسين است. اصولاً اگر قرار باشد دولتمردان براي مردم كار كنند نبايد شب و روز بشناسند. اين ويژگي در عمل آقاي رئيسي نمايان است. ولي اگر با اين ويژگي مطلوب درست برخورد نشود، به‌ مثابه دور خود چرخيدن خواهد شد. بي‌ترديد اگر آقاي رئيسي کارها را به افراد باتجربه‌تر و باتدبيرتر جناح خود واگذار مي‌کرد، موفق‌تربود.»
تزریق سم نا‌‌امیدی و سیاه‌نمایی به جامعه 
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشت: «وقتی در سال 1382، هفت کودک معصوم بر اثر تراکم بیش از‌اندازه قایق و واژگون‌شدن آن در دریاچه پارک شهر تهران غرق شدند، در مطلبی ذکر کردم که این حادثه اولین آن نیست و آخرین آن نیز نخواهد بود.»
در ادامه این نوشتار آمده: «در کشورهای دیگر نیز گاهی حادثه‌ای رخ می‌دهد؛ اما میان حوادثی که به صورت گاهی رخ می‌دهند و حوادثی که در طول زمان مکرر می‌شوند، تفاوت بسیار قابل‌توجهی وجود دارد. اولی قاعده‌مند نیست. دومی، قاعده‌مند است، قاعده‌ای عام. اولی به علت عوامل ناشناخته و خارج از کنترل، امکان وقوع دارد مانند کرونا. به نوعی، خارج از قدرت اراده آدمی و تشکیلات سازمانی و مدیریتی است. دومی به علت رعایت‌نشدن اصول اولیه سازمانی و تشکیلاتی رخ می‌دهد و شامل نه‌تنها موارد ناشناخته بلکه مواردی نیز می‌شود که تقریبا منحصربه‌فرد است.»
در اینکه باید تمهیداتی‌اندیشید تا شاهد این گونه حوادث نباشیم شکی نیست اما چرا روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب در ضریب دادن به اخبار تلخ و ناگوار همسو با رسانه‌های معاند عمل می‌کنند؟ 
سالانه دهها و صد‌ها اتفاق تلخ و ناگوار در سراسر جهان در حال رخ دادن است اما در سرمقاله شرق چنان عنوان شده که در کشورهای دیگر این اتفاق‌ها مکرر رخ نمی‌دهد و مکرر رخ دادن آن فقط در ایران است!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟