loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۳/۰۳/۱۹ افسر سابق سیا: ایران پس از حمله به اسرائیل تهاجمی‌تر شد   افسر سابق سازمان سیا و پژوهشگر بنیاد د

طاهر مهدوی بازدید : 2 یکشنبه 20 خرداد 1403 نظرات (0)

.

خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....

۱۴۰۳/۰۳/۱۹

افسر سابق سیا: ایران پس از حمله به اسرائیل تهاجمی‌تر شد
 
افسر سابق سازمان سیا و پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها ضمن تحلیلی تأکید کرد ایران پس از حمله مستقیم به اسرائیل تهاجمی‌تر شده و بازدارندگی اسرائیل و آمریکا در مقابل ایران از بین رفته است.
روئل مارک گرشت در تحلیلی برای مؤسسه هوور نوشت: پس از جنگ غزه واکنش اسرائیل به رگبار موشک‌‌‌ها و پهپادهای ایران، آیا در خاورمیانه چیزی- غیر از تلفات جانی وحشتناک- تغییر کرده است؟ مسئله فلسطین مسلماً تقویت شده است و این کار را برای اعرابی که از مسئله فلسطین خسته شده بودند، دشوارتر می‌کند که چگونه با اسرائیل به طور علنی تماس داشته باشند. پیمان ابراهیم، که بسیاری از اسرائیلی‌‌‌ها فکر می‌‌‌کردند دوران جدیدی را  آغاز می‌کند، احتمالاً به شکلی کم‌قدرت باقی خواهد ماند. پیش از این حاکمان عرب به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند فلسطینی‌ها را دور بزنند. خشم شدید می‌تواند بسیاری از فلسطینی‌ها را در خود فرو برد و این واقعیت سخت است که اسرائیلی‌ها، چپ یا راست، دیگر مایل به پذیرش «ریسک‌های صلح» نیستند.
معاهدات صلح با اسرائیل فقط حاکمان مسلمان را موظف می‌کند که دیدگاه ضد صهیونیستی خود را برجسته کنند. از این طریق، آنها می‌توانند بیشتر از آنچه به اسرائیل می‌دهند، از ایالات متحده دریافت کنند. با وجود این‌، هفت اکتبر ممکن است احتمال پیوستن عربستان به این توافق را از بین ببرد. اسرائیلی‌ها آن‌قدر امتیاز ندارند که بتوانند به سعودی پیشنهاد دهند. اجازه دادن به اسرائیل برای پرواز در آسمان ریاض خطر مهمی برای هر رهبر سعودی است- این کشور عمیقاً اسلامی است و بن‌سلمان تعداد قابل‌توجهی از دشمنان را در خانواده خود، نهاد مذهبی و دایره گسترده‌‌‌تر جمع‌آوری کرده است.
حتی اگر شاهزاده تمایل داشته باشد خطرات ارتباط نزدیک با دولت یهود را بپذیرد، اما اسرائیل در رویارویی‌ها با تهران قابل اعتماد و اتکا نیست. اما چیزهای بیشتر از آمریکا برای به رسمیت شناختن اسرائیل به وضوح کمک خواهد کرد. 
پروژه‌‌‌های زیرساختی عظیم و از بین ‌برنده بودجه «۲۰۳۰» ولیعهد، که قابلیت‌‌‌های شکننده‌‌‌اش را می‌توان به راحتی با موشک‌‌‌های ایران از بین برد، ولیعهد را به سمت هماهنگی بیشتر با تهران سوق داده است. او پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ که ترامپ، به جز اعزام نمادین تفنگداران دریایی هیچ کاری برای آن انجام نداد، به طور جدی به سمت دیدگاه سنتی‌تر و معاملاتی در واشنگتن چرخش پیدا کرد.
جنگ غزه در ایالات متحده، دانشگاه‌‌‌ها را به‌هم ریخته و سرخوردگی چپ سیاسی آمریکا را از اسرائیل افزایش داده است. وضعیت در اروپا حتی بدتر است، جایی که چپ و راست اغلب اسرائیل را به عنوان یک دولت آپارتاید به‌شمار می‌آورند. اما هیچ یک از اینها جدید نیست: تعهد حزب دموکرات به اسرائیل برای سال‌ها رو به کاهش بوده. جنگ غزه به تازگی به اروپایی‌هایی که همیشه اسرائیل را به خاطر وضعیت موجود فلسطین سرزنش می‌کنند، دلیلی برای حمله بیشتر داده است.
احتمالا تنها دو نقطه وجود دارد که ۷ اکتبر و جنگ غزه ممکن است وضعیت موجود را به طور قابل‌توجهی تغییر داده باشند. اول، دیدگاه ایران در مورد اسرائیل است- توانایی تل‌آویو برای بازدارندگی در برابر اقدامات ایران و دوم محاسبات ایران در مورد تغییر سیاست هسته‌ای. ایران از طریق «محور مقاومت» و برنامه‌های پهپادی و موشکی، استراتژی بسیار تهاجمی‌تری را علیه دشمنان خود در پیش گرفته است. حمله مستقیم به اسرائیل- به‌ویژه پس از کشته شدن ژنرال زاهدی که نقش کلیدی در ایجاد این محور داشت و احتمالاً رابط اصلی ایران با حماس بود- گام منطقی بعدی در این دوئل بود. در نگاه رهبران تهران شلیک سیصد موشک و پهپاد به سوی اسرائیل جسورانه بود و منجر به صعود ایران شد. در پاسخ، اسرائیل این کار را نکرد.
در ۱۹‌ آوریل، اسرائیل فرصتی برای اقدام در مورد برنامه هسته‌‌‌ای و کارخانه‌‌‌های تولید موشک ایران داشت. اگر تهران تنش را تشدید می‌کرد، بایدن احتمالاً مجبور می‌شد وارد عمل شود. سیاستمداران و نظامیان اسرائیلی اغلب در مورد چنین واکنش زنجیره‌ای خیال‌پردازی کرده‌اند. با این حال، زمانی که فرصت پیش آمد، نتانیاهو و بنی ‌گانتس پلک زدند. تنها وزیر جنگ، یوآو گالانت، ظاهراً خواستار تشدید تنش بود. ایران قطعاً از توان رهگیری موشک‌‌‌ها و پهپادهای اسرائیلی- آمریکایی آگاه شد. از همه مهم‌تر، به وضوح دید که نه اسرائیل و نه آمریکا نمی‌‌‌خواهند در روز مبادا علیه برنامه هسته‌ای ایران اقدام کنند. این برنامه به قدری پیشرفت کرده‌‌‌ که جمهوری اسلامی را به یک دولت در آستانه هسته‌ای تبدیل کرده است.
پاسخ محدود اسرائیل نشان داد که آنها از ترس تشدید تنش، از اقدام منصرف شدند. نگرانی از آمریکا و اسرائیل، که مطمئناً عامل مهمی در توضیح اینکه چرا تهران به تدریج به سمت ساخت و آزمایش بمب هسته‌ای حرکت کرده، ممکن است در ۱۹‌ آوریل از بین رفته باشد. ما دقیقاً نمی‌دانیم چرا تهران انتخاب کرده که به آرامی به سمت عبور از نقطه‌ گریز پیشروی کند. تهران می‌توانست تاکنون سلاحی را آزمایش کرده باشد. رویکرد تهاجمی‌تر ایران قطعاً به خوبی نشان می‌دهد که چرا عبور از نقطه گریز می‌تواند موقعیت جمهوری اسلامی را تا حد زیادی ارتقا بخشد.
 
 
سیستم‌های دفاع هوائی ناتو ناتوان از مهار پهپادهای ایران است
 
دویچه‌وله در گزارشی اذعان کرد: پهپادهای ایران قادر به غلبه بر سیستم‌های دفاع هوائی غربی (ناتو) هستند.
رسانه دولت آلمان در تحلیلی نوشت: بنا بر یک گزارش تحقیقی، حمایت نظامی ایران از روسیه افزایشی بی‌سابقه یافته است. در پایان ماه مه، مردی ناشناس از روسیه ویدئویی را در فضای مجازی منتشر کرد که در آن یک هواپیمای بدون سرنشین سقوط کرده و او ادعا کرد که این پهپاد متعلق به اوکراین است که «موشک» حمل می‌کند. اما این یک پهپاد مهاجر-۶ ساخت ایران و مجهز به بمب‌های گلاید بود. جولیان روپکه، مسئول سیاست امنیتی در رابطه با این ویدیو هشدار می‌دهد که «حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه» به «سطح جدیدی» رسیده است. تهران این پهپادها را همراه با پهپادهای شاهد که ارزان‌تر و کندترند، گلوله‌های توپخانه و احتمالاً موشک‌های بالستیک در اختیار مسکو می‌گذارد. به گفته ناظران، این تسلیحات در ازای حمایت بین‌المللی روسیه و ارائه تسلیحات بسیار پیشرفته‌تر روسی به ایران تحویل داده می‌شوند.
از سال ۲۰۲۲ پهپادهای شاهد «جانشین موشک‌های کروز» شده‌اند که به مسکو امکان می‌دهد حملات گسترده و مکرری را به زیرساخت‌های اوکراین انجام دهد. روس‌ها در پاییز این سال توانستند با چنین پهپادهایی تقریباً کل اوکراین را در تاریکی فرو ببرند.
این پهپادها قادر به غلبه بر سیستم‌های دفاع هوائی غربی (ناتو) هستند. روسیه بلافاصله به دنبال هر حمله پهپادی با موشک‌های کروز که سریع‌تر و بسیار مخرب‌ترند حمله می‌کند.  به نوشته روزنامه اسرائیلی‌ هاآرتص، چندی پیش اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد روسیه از زمان آغاز جنگ در اوکراین حداقل ۶۰۰۰ پهپاد شاهد ۱۳۶ خریداری کرده است. مسکو همچنین کمک گسترده‌ای در راه‌اندازی خطوط تولید محلی برای پهپادها دریافت کرده است. برخی از این معاملات با چندین تن شمش طلا پرداخت شده‌اند. وال‌استریت ژورنال گزارش داده که با وجود تحریم‌های گسترده، پهپاد مهاجر-۶ حاوی قطعات بسیاری از فناوری غربی است. برخی از قطعات الکترونیکی به شرکت ژاپنی «تونگاوا سیکو» (Tonegawa-Seiko Co) نسبت داده شد، در حالی که برخی دیگر متعلق به شرکت آلمانی «اینفینئون» (Infineon) است.
این شرکت آلمانی اما تأکید می‌کند که با ایران مبادلات تجاری ندارد. بسیاری از اجزای کالاهای غربی تحت هیچ‌گونه کنترل صادراتی قرار ندارند. به عبارتی ایران می‌تواند به راحتی قطعات خاصی را از طریق وب‌سایت‌هایی مانند «علی‌بابا» خریداری کند. این کار اگرچه ناقض قوانین است، اما ردیابی و نظارت بر آن دشوار است.
 
 
هراس کانادا از حملات سایبری متقابل ایران، روسیه و چین
 
دولت کانادا ادعا کرد روسیه، چین و ایران‌، از طریق عملیات سایبری، به دنبال نفوذ به زیرساخت‌های رایانه‌ای بخش خصوصی و دولتی این کشور هستند.
ملانی جولی وزیر خارجه، دومینیک لبلانک وزیر امنیت عمومی و بيل بلير وزیر دفاع ملی کانادا در بیانیه مشترکی ادعا کردند  هر گونه تلاش برای تضعیف امنیت کانادا را جدی می‌گیرند و به اقداماتشان برای محافظت در برابر مداخله خارجی ادامه می‌دهند.
در این بیانیه که تحت عنوان تهدیدات سایبری کشورهای متخاصم صادر شده، آمده است: دولت‌های مورد اشاره، کارزارهای سایبری گسترده و طولانی‌مدت علیه کانادا به راه انداخته‌اند. هکرهای وابسته به این کشورها این امکان را دارند تا از اطلاعات به دست آمده به واسطه عملیات هکری خود، برای مداخله در سیستم‌های سیاسی، زیرساخت‌های حیاتی یا آسیب‌رساندن به کانادا استفاده کنند.
وزیران کانادا یادآوری کردند مداخله خارجی از طریق ابزارهای پیشرفته یکی از جدی‌ترین تهدیدها برای امنیت ملی، رونق اقتصادی و حاکمیت ملی این کشور به حساب می‌آید و از طرفی، سابقه حملات هکرهای حکومتی نشان می‌دهد این گروه‌ها تمام وجوه جامعه کانادا را هدف قرار داده‌اند. کانادا تهدیدات سایبری چین علیه خود را جدی‌تر از دیگر کشورهای یاد شده عنوان کرد و از جامعه امنیت سایبری خواست تا نسبت به این موضوع هوشیارتر باشد. دولت کانادا از اتباع خود نیز درخواست کرد تا نسبت به این مسئله هوشیاری بیشتری به خرج دهند. در بیانیه آمده است: کارزارهای مخرب کشورهای بیگانه علاوه‌بر به خطر انداختن اطلاعات خصوصی و مالی افراد، به دنبال تضعیف مستقیم دموکراسی کانادا است. دی ۱۴۰۲ سامی کوری، رئیس مرکز کانادایی امنیت سایبری در گفت‌وگو با روزنامه نشنال‌پست، از ایران، روسیه، چین و کره شمالی به عنوان اصلی‌ترین مخاطرات دولتی علیه امنیت این کشور یاد کرده و گفته بود: کانادا کماکان شاهد تلاش کشورهای متخاصم برای نفوذ به زیرساخت‌های دولتی است. دولت کانادا همچنین با انتشار گزارشی که به کمک اطلاعات طبقه‌بندی شده و برخی اطلاعات عمومی تهیه شده بود، اعلام کرد جرایم سایبری سازمان‌یافته از سوی هکرهای ایران و روسیه ظرف دو سال آینده امنیت ملی و رفاه اقتصادی کانادا را به خطر خواهد انداخت. یادآور می‌شود دولت کانادا سابقه خصومت طولانی مدت با ملت ایران را دارد و در خوش‌خدمتی نیابتی به آمریکا و انگلیس چه در زمینه جاسوسی در ایران و حمایت از گروهک‌های تروریست و چه پناه دادن به تروریست‌ها و مفسدان اقتصادی فراری و همچنین حمایت از تحریم‌های ضدایرانی، از هیچ خیانتی فروگذار نکرده است. کانادا به طور سنتی مستعمره انگلیس و آمریکا محسوب می‌شود و معمولا نمایندگی‌های آن در کشورهای رقیب غرب، به عنوان پوشش سرویس‌های جاسوسی سیا و ‌ام‌آی‌سیکس محسوب می‌شوند.
 
 
دومین انتقاد اعضای کارگزاران از عملکرد انتخاباتی جبهه اصلاحات 
 
رئیس‌ شورای مرکزی حزب کارگزاران با انتقاد از جبهه اصلاحات تاکید کرد در ساماندهی اولیه ثبت‌نام کاندیداها موفق نبودید؛ زمینه باخت را فراهم نکنید.
محسن ‌‌هاشمی در روزنامه سازندگی نوشت: «۸۰ نفر از مقامات فعلی، سابق و اسبق‌، در وزارت کشور موفق به ثبت‌نام شدند. این هجوم که البته آسان‌ترین بخش از رقابت برای صندلی ریاست‌جمهوری است، تعجب همگان را برانگیخت.‌
با توجه به مرحله تبعیضی بعدی احتمالاً ۱۰ درصد متقاضیان خدمت یعنی ۸ نفر، امکان عبور از صافی نه‌ چندان خوشایند شورای نگهبان را خواهند داشت که به نظر، نگرانی تورم نامزدها را برطرف خواهد کرد. ولی نگرانی یکدست‌سازی یا مهندسی انتخابات را افزایش می‌دهد.  طبیعی است اگر نماینده‌ای از همه طیف‌های سیاسی در لیست نهائی دیده شوند، امیدواری به افزایش مشارکت بیشتر از ۶۰ درصد هم فراهم خواهد شد که به نظر حاکمیت چنین برنامه‌ای را در سر می‌پروراند. در این صورت ان‌شاءالله شاهد انتخاباتی قابل تحسین خواهیم بود. 
هرچند از نحوه حضور و صحبت‌های ابتدائی و چند دقیقه‌ای نامزدها از تریبون وزارت کشور، نشان از اصرار به غیرحزبی نشان دادن اکثر نزدیک به تمام آنهاست و متاسفانه هیچ‌کدام از حزب، گروه، دسته و جمعیت پشتیبان خود سخن نگفتند اما به نظر بعد از اعلام لیست نهائی برای رقابت باز این احزاب، گروه‌ها، جمعیت‌ها، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد و بالاخره نخبگان خواهند بود که با بررسی سوابق و کارآمدی آنها در شوراهای مرکزی خود نسبت به حمایت از یکی از نامزدها اعلام نظر و فعال خواهند شد.
با توجه به اینکه در این انتخابات فرصت به مراتب کمتر بوده، بعد از تایید، سومین مرحله انتخابات که همانا حضور تبلیغاتی در میان مردم است اصولاً باید برنامه‌محور باشد و نباید با امید واهی و کاذب به میان مردم آمد. لذا نقش همراهان نامزدها در تبیین برنامه‌ها و حمایت‌های تبلیغاتی براساس برنامه‌های واقع‌بینانه از اهمیت دو چندان برخوردار است. همین تفکر برنامه‌ای است که دولت آینده و مدیران آن را برای اجرای برنامه و اعتقاد به آن را شکل می‌دهد. لذا باید توجه داشت که نمی‌توان از سخت‌ترین مرحله انتخابات که همان جذب آرای مردم است بدون برنامه واقع‌بینانه و قابل فهم و لمس توسط عامه مردم عبور کرد و از نامزد جمهور به رئیس‌جمهور تبدیل شد. 
نحوه حضور اصلاح‌طلبان و معتدلین در این انتخابات نسبت به انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ حاکی از افتراق اولیه است و به نظر اگر تا آخر چنین باشد، می‌تواند به سمت باخت هم پیش برود. لذا اولین حرکت، تلاش برای ایجاد وفاق در این مورد است که طبیعتاً بعد از لیست نهائی تایید شده، مدنظر قرار گرفته و به بحث و تصمیم‌گیری گذاشته می‌شود.
آنچه به جبهه اصلاحات برمی‌گردد به نظر می‌آید که در ساماندهی اولیه هنگام ثبت‌نام نامزدها تا به حال موفق عمل نکرده‌اند و براساس اخبار از جبهه اصلاحات نتوانستند حتی مصوبات درونی خود را به اجرا درآورند، ازجمله راهبرد شرکت مشروط قبل از ثبت‌نام که فعلاً به شرکت مشروط بعد از ثبت‌نام و قبل از تایید، تبدیل شده است و به نظر در نهایت به سمت شرکت مشروط بعد از تایید صلاحیت‌ها خواهد رسید.
جبهه اصلاحات باید توجه کند برای انجام وظیفه و علامت مثبت به حاکمیت وارد رقابت انتخاباتی نمی‌شود بلکه برای برد سیاسی و قدرت اجرائی، وارد رقابت می‌شود لذا برای رسیدن به برد انتخاباتی باید از همه ابزارها در هر مرحله استفاده کرد و با ایجاد محدودیت‌های کاذب خاص که شاهد آن در این دو هفته بودیم، زمینه باخت را فراهم نکنند. برد همیشه به معنی رسیدن به هدف صددرصدی نیست بلکه رسیدن به حداقل‌های امکان‌پذیر هم برد فرض می‌شود. آنچه مهم است، حل مشکلات مردم و کشور با دولتی کارآمد و دلسوز در چهاردهمین دوره آن است.»
انتقاد محسن ‌هاشمی از جبهه اصلاحات و شرط‌گذاری آن در حالی است که محمد قوچانی دیگر عضو مرکزیت کارگزاران هم اخیرا شرط‌گذاری اصلاح‌طلبان برای شورای نگهبان را اشتباه خوانده بود.

 

هاآرتص: اسرائیل در همه جبهه‌ها شکست خورده است و به سمت فاجعه پیش می‌رود

هر چه جنگ غزه طولانی‌تر می‌شود، تحلیلگران و کارشناسان بیشتری را به این نتیجه می‌رساند که، صهیونیست‌ها جز کشتن غیرنظامیان و بی‌آبروتر کردن خود در افکار عمومی جهان، هیچ غلط دیگری نمی‌توانند بکنند و با ادامه این روند، کار این رژیم نیز تمام است. جالب است که چنین تحلیل‌هایی وارد ادبیات رسانه‌های همین رژیم صهیونیستی هم شده است و به عنوان تنها یک مثال، دیروز به نقل از‌ هاآرتص گزارشی منتشر شد که می‌گفت: «شمارش معکوس آغاز شده است و فروپاشی نهائی اسرائیل قریب‌الوقوع است.» «عاموس‌ هارئل»، تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی‌ هاآرتص نیز گفت: «تل‌آویو به سمت یک شکست فاجعه‌بار و چندبعدی پیش می‌رود، ما در همه جبهه‌ها گیر افتاده‌ایم که مهم‌ترین آن جبهه لبنان است. این جبهه در حال تبدیل شدن به یک جهنم سوزان عظیم است.»
ما قطعا هیچ دستاوردی نداریم
«گدعون لوی»، یک روزنامه‌نگار مشهور صهیونیست است. او در تازه‌ترین مصاحبه‌ای که انجام داده صراحتا تاکید می‌کند اسرائیل در این مدت و در جنگ غزه حتی یک دستاورد نداشته است. «لوی» می‌گوید: «تصور کنید ۱۵ هزار کودک کشته شده‌اند، چطور می‌توانیم اسمش را بگذاریم مبارزه با تروریسم؟ نسل‌کُشی شاید به‌خاطر مسائل تاریخی حساس باشد، اما مگر این کشتار جمعی نیست؟ قطعاً کشتار جمعی ا‌ست. جنایت علیه بشریت نیست؟ قطعاً جنایت علیه بشریت است... در این جنگ قطعاً اسرائیل هیچ دستاوردی نداشته است، اسرائیل در این جنگ ضرر کرده است، هیچ موفقیت خاصی در این نبرد وجود ندارد که اسرائیل بتواند آن را نشان دهد...»
گفتنی است، دلیل زیاد شدن چنین تحلیل‌هایی نیز کاملا روشن است. رژیم صهیونیستی-بنابر اعتراف وزیر جنگ این رژیم- از 7 جبهه مورد تهاجم قرار گرفته و این حملات ضمن وارد کردن ضربه کاری به اقتصاد، ارتش و زیرساخت‌های این رژیم، آبرویی برای صهیونیست‌ها نگذاشته است. فراموش نکنید این رژیم از سوی خود و حامیان غربی‌اش، دموکرات‌ترین، اخلاقی‌ترین، مظلوم‌ترین و قوی‌ترین رژیم معرفی می‌شد اما اکنون در دیگاه مردم دنیا به وحشی‌ترین، نژادپرست‌ترین، جنایتکارترین و ضعیف‌ترین رژیم حال حاضر جهان تبدیل شده است. همین جمعه‌ای که گذشت، سازمان ملل این رژیم را به دلیل قتل‌عام ده‌ها هزار کودک و نوزاد وارد لیست سیاه کرد و دادگاه لاهه نیز این رژیم را به نسل‌کشی محکوم نموده و همین روزهاست که حکم جلب نتانیاهو و وزیر جنگش نیز صادر شود.
این لیست سیاه چرا خطرناک است؟
پایگاه خبری روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی بلافاصله پس از انتشار اخبار مربوط به قرار گرفتن رسمی رژیم صهیونیستی در لیست رژیم‌های کودک‌کش سازمان ملل متحد نوشت که وزارت خارجه این رژیم راهکارهای واکنش احتمالی نسبت به این اقدام سازمان ملل را بررسی می‌کند. آن طور که مهر به نقل از این روزنامه نوشته است، «الحاق تل‌آویو به لیست سیاه سازمان ملل بسیار خطرناک است و می‌تواند دولت‌های مختلف را به ممنوعیت فروش تسلیحات به رژیم صهیونیستی مجبور کند.» «ملیحه لودهی»، نماینده پاکستان در سازمان ملل متحد نیز در گفت وگو با الجزیره این اقدام سازمان ملل را قابل پیش‌بینی و در عین حال بسیار دیر هنگام توصیف کرده و ابراز داشت که دولت‌های اسلامی بحث تعلیق عضویت رژیم صهیونیستی در سازمان ملل را مطرح کرده‌اند: «ما هر کشوری که اقدام به فروش تسلیحات به رژیم تل‌آویو کند را محکوم می‌کنیم، چرا که این تسلیحات برای کشتار در غزه استفاده می‌شود.»
جنایت هولناکی دیگر
درست یک روز پس از این که سازمان ملل رژیم صهیونیستی را به جرم کشتار کودکان و نوزادان وارد لیست سیاه خود کرد، و چند روز پس از این که نتانیاهو ارتش اسرائیل را «اخلاق‌مدارترین ارتش جهان» نامید! خبر رسید رژیم صهیونیستی با حمله به «النصیرات» واقع در مرکز غزه، جنایت تکان‌دهنده دیگری را رقم زده است! طبق خبرهایی‌ که تا لحظه تنظیم این گزارش به دستمان رسیده است، در این جنایت، 210 فلسطینی شهید و بیش از 400 نفر نیز زخمی شده‌اند و احتمال افزایش شهدا بسیار بالاست. و طبق معمول تقریبا همه قربانیان این حمله، غیرنظامی هستند! این جنایت آن‌قدر تکان‌دهنده است که فورا به سرتیتر بسیاری از خبرگزاری‌ها و رسانه‌های دنیا تبدیل شد و برخی چهره‌های سیاسی نیز فورا علیه آن موضع گرفتند.
به گزارش مهر، به نقل از المسیره، دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن بلافاصله با صدور بیانیه‌ای علیه این جنایت صهیونیست‌ها موضع گرفته و اعلام کرد: «ما جنایت جدید دشمن صهیونیست در اردوگاه النصیرات واقع در مرکز نوار غزه را محکوم می‌کنیم... جنایت صهیونیست‌ها در حق غیرنظامیان، ساعاتی پس از اعلام قراردادن رژیم دشمن در فهرست ننگ ویژه کودک‌کش‌ها از سوی سازمان ملل متحد انجام شد... جنایت النصیرات تأکیدی بر آن است که رژیم صهیونیستی تنها یک باند جنایتکار طغیانگر است که هیچ ارتباطی با حقوق بشر یا قوانین بین‌المللی ندارد... این جنایت هولناک همزمان با طرح فریبکارانه آمریکا جهت دادن فرصت به دشمن برای ارتکاب جنایت با پشتیبانی روشن آمریکا به انجام رسید. اصرار بر کشتار و وحشی‌گری نمی‌تواند مانع از اقدامات مقاومت فلسطین شود یا آن را به سوی چانه‌زنی و کوتاه‌آمدن از حقوق مشروع فلسطینیان سوق دهد... این افزایش تنش در حالی صورت می‌گیرد که بیشتر دولت‌های عربی و اسلامی به فرمانبرداری، تسلیم و خواری خود ادامه می‌دهند... ملت‌های آزاده باید به حمایت و همبستگی خود با ملت فلسطین تا زمان توقف تجاوز به غزه و شکسته‌شدن محاصره این باریکه و ساکنان آن ادامه بدهند.»
بیانیه گروه دی -8
دیروز گروه دی 8 نیز بخشی از بیانیه پایانی نشست پایانی خود را به فلسطین و ملت مظلوم غزه اختصاص داد و خواستار «آتش‌بس فوری و دائمی در غزه» شد. در این بیانیه همچنین تاکید شد که «حملات اسرائیل به مردم فلسطین باید پایان یابد.» نشست فوق‌العاده وزرای امور خارجه کشورهای عضو گروه دی- ۸ دیروز شنبه با حضور نمایندگان کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، اندونزی، مصر، نیجریه، پاکستان و بنگلادش در استانبول برگزار شد. در ادامه بیانیه نشست مذکور همچنین اضافه شده است: «حمایت تزلزل‌ناپذیر کشورهای عضو دی- ۸ از عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل و مبارزه فلسطین را مورد تأکید قرار می‌دهیم.»
اسناد تازه از جنایات ارتش اخلاق‌مدار اسرائیل!
دیروز اما گزارش هولناکی از جنایات تکان‌دهنده رژیم صهیونیستی منتشر شد. روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی به انواع شکنجه‌ها و تجاوزاتی که ارتش صهیونیستی علیه ربوده‌شدگان فلسطینی در داخل یک پایگاه نظامی در جنوب فلسطین اشغالی اعمال می‌کند، پرداخت. «پاتریک کینگزلی» خبرنگار این روزنامه که تحقیقاتی به این منظور انجام داده است، گزارش داد: ارتش اسرائیل در اواخر ماه مه به او اجازه داده بود تا برای مدت کوتاهی از بازداشتگاهی در پایگاه نظامی «سدی تیمان» در جنوب اسرائیل (فلسطین اشغالی) بازدید کند.
این خبرنگار آمریکایی که مصاحبه‌هایی با نظامیان و فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی به شرط پنهان ماندن هویت آنها انجام داده است، گفت: «سدی تیمان یک پادگان نظامی محرمانه بود که تبدیل به مرکز بازداشت فلسطینیان ساکن غزه شده است؛ جایی که گزارش‌های زیادی درباره بدرفتاری ارتش اسرائیل با این فلسطینیان غیرنظامی منتشر شده است... بازداشت شدگان فلسطینی از نوار غزه در مصاحبه‌هایی از ضرب و شتم و تجاوز به حقوقشان در این بازداشتگاه توسط ارتش رژیم صهیونیستی صحبت کردند.»
نویسنده این گزارش تاکید کرد: «من مردانی را دیدم که به ردیف نشسته بودند، در حالی که دستبند به دست داشتند و چشم‌هایشان بسته بود و از پشت حصارها نظامیان اسرائیلی به آنها نگاه می‌کردند. زندان‌بانان، این بازداشت‌شدگان را از صحبت با صدای بلند، ایستادن یا خوابیدن باز می‌داشتند؛ مگر در مواردی که خودشان به آنها اجازه می‌دادند. این بخشی از صحنه‌هایی است که من در داخل پادگان نظامی سدی تیمان دیدم؛ جایی که حدود ۴۰۰۰ غیرنظامی بازداشت شده از غزه در آن نگهداری می‌شوند و نزدیک به سه ماه در آنجا مانده‌اند، از جمله ده‌ها نفر که در روز عملیات ۷ اکتبر بازداشت شدند. به گفته فرماندهان این پایگاه نظامی، ۷۰ درصد از بازداشت‌شدگان فلسطینی بعد از تکمیل مراحل بازجویی خود به زندان‌ها منتقل شدند تا مورد تحقیقات و محاکمه بیشتر قرار بگیرند و ۱۲۰۰ نفر از آنها یعنی حدود ۳۰ درصد به غزه برگردانده شدند. به گزارش مهر در این گزارش همچنین آمده است: «محمد الکردی» راننده ۳۸ ساله فلسطینی اهل غزه است که اواخر سال ۲۰۲۳ در پادگان سدی تیمان بازداشت شد. او می‌گوید که به مدت ۳۲ روز در این بازداشتگاه بود و نزدیکانش از زنده یا مرده بودن او اطلاعی نداشتند. این گزارش بعد از سه ماه و بر اساس مصاحبه‌ای که با بازداشت‌شدگان سابق فلسطینی، افسران ارتش اسرائیل، پزشکان و نظامیان اسرائیلی که در پایگاه سدی تیمان فعالیت داشتند، تهیه شده است. در این گزارش تاکید شده که غیرنظامیان فلسطینی که در بازداشتگاه سدی تیمان هستند تا ۷۵ روز در بدترین و تحقیرآمیزترین شرایط زندگی می‌کنند، در حالی که حتی حق اعتراض هم ندارند. 
شکنجه با شوک برقی
۸ تن از فلسطینی‌هایی که در این بازداشتگاه رژیم صهیونیستی بودند در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز گفتند که نظامیان اسرائیلی در حین بازداشت آنها را با باتوم، قنداق تفنگ و اشیای سخت فلزی مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند. ۷ نفر از آنها گفتند که در بازجویی کاملاً لخت شده بودند. سه نفر از این غیرنظامیان فلسطینی هم گفتند که ارتش اسرائیل آنها را با شوک برقی شکنجه کرده است. دنده‌های دو نفر از این افراد هم شکسته شده بود. نیویورک تایمز به نقل از یک نظامی اسرائیلی که در این پایگاه نظامی ارتش اسرائیل فعالیت می‌کند، اعلام کرد که نظامیان اسرائیلی مرتباً در حال ضرب و شتم فلسطینی‌ها در این بازداشتگاه هستند و به این کار خود افتخار می‌کنند.
این نظامی صهیونیست که به شرط مخفی ماندن هویتش با خبرنگار نیویورک تایمز مصاحبه می‌کرد، گفت: «یکی از این بازداشت‌شدگان در حین بازداشت دچار شکستگی استخوان شده بود و یکی دیگر از آنها را دیدم که قفسه سینه او خونریزی می‌کرد. همچنین یکی دیگر از بازداشت‌شدگان در پایگاه سدی تیمان بر اثر جراحات قفسه سینه، جان خود را از دست داد.» به گفته افسران این پایگاه که با نیویورک تایمز مصاحبه می‌کردند، از ۴۰۰۰ بازداشتی در سدی تیمان از ۷ اکتبر، ۳۵ نفر آنها بر اثر شدت جراحات ناشی از شکنجه جان خود را از دست دادند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟