loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. آیا حجاب موجب افزايش التهاب‌ها می‌شود؟     ۱۴۰۱/۰۵/۳۱   شهید مطهری به کسانی که ادعا می‌کنند:ايجاد حريم ميان زن و مرد  - حجاب شرعی- بر اشتياقها و

طاهر مهدوی بازدید : 29 دوشنبه 31 مرداد 1401 نظرات (0)

.

آیا حجاب موجب افزايش التهاب‌ها می‌شود؟  

  ۱۴۰۱/۰۵/۳۱

مرتضی مطهری - دانشنامه‌ی اسلامی
 
شهید مطهری به کسانی که ادعا می‌کنند:ايجاد حريم ميان زن و مرد 
- حجاب شرعی- بر اشتياقها و التهابها مى‏‌افزايد و طبق اصل «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى‏ ما مُنِعَ مِنْهُ‏»‌، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بيشتر مى‏كند؛به علاوه، سركوب كردن غرايز موجب انواع اختلال‌هاى روانى و بيماري‌هاى روحى مى‏گردد»، چنین پاسخ می‌دهد: 
1. آزادى در مسائل جنسى سبب شعله‌ور شدن شهوات به صورت حرص و آز مى‏گردد، از نوع حرص و آزهايى كه در صاحبان حرمسراهاى رومى و ايرانى و عرب سراغ داريم.
... اينكه راسل مى‏گويد: «اگر پخش عكس‌هاى منافى عفت مجاز بشود پس از مدتى مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند كرد» درباره يك عكس بالخصوص و يك نوع بى‌ عفتى بالخصوص صادق است، ولى در مورد مطلق بی‌عفتى‏‌ها صادق نيست يعنى از يك نوع خاص بى‌عفتى خستگى پيدا مى‏شود ولى نه بدين معنى كه تمايل به عفاف جانشين آن شود بلكه آتش و عطش روحى زبانه مى‌كشد و نوعى ديگر را تقاضا مى‏كند؛ و اين تقاضاها هرگز تمام شدنى نيست.
خود راسل در كتاب زناشويى و اخلاق اعتراف مى‌كند كه عطش روحى در مسائل جنسى غير از حرارت جسمى است. آنچه با ارضاء تسكين مى‏يابد حرارت جسمى‏ است نه عطش روحى.
2. ميان آنچه «عشق» ناميده مى‏شود -و به قول ابن سينا «عشق عفيف»- و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملك در مى‏آيد- با اينكه هر دو روحى و پايان ناپذير است- تفاوت بسيار است. عشق، عميق و متمركزكننده نيروها و يگانه‌پرست است و اما هوس، سطحى و پخش كننده نيرو و متمايل به تنوع و هرزه صفت است.
3. نیازها و- حاجت‌هاى طبيعى بر دو قسم است:
يك نوع حاجت‌هاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجتها همين‌كه ظرفيت غريزه، اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مى‏رود و حتى ممكن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. 
ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و درياصفت و هيجان پذير است مانند پول‌پرستى و جاه طلبى.
غريزه جنسى از نظر حرارت جسمى از نوع اول است ولى از نظر تمايل روحى دو جنس به يكديگر چنين نيست. 
غريزه جنسى از جنبه جسمى محدود است. از اين نظر يك زن يا دو زن براى اشباع مرد كافى است، ولى از نظر تنوع طلبى
و عطش روحى‌اى كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد شكل ديگرى دارد...اين نوع از عطش كه «هوس» ناميده مى‏شود ارضا شدنى نيست. 
اگر مردى در اين مجرا بيفتد، فرضاً حرمسرايى نظير حرمسراى‌ هارون‌الرشيد و خسروپرويز داشته باشد پر از زيبا رويان... باز اگر بشنود كه در اقصى نقاط جهان يك زيباروى ديگر هست، طالب آن خواهد شد. 
4.انسان روحاً طالب بى‏‌نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته‏‌هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى‌شود، رسيدن به هر مرحله‌ اى ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مى‏آورد.
5. همان‏طور كه محروميت‌ها سبب طغيان و شعله‏ ور شدن شهوات مى‌گردد، پيروى و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله‌ور شدن آتش شهوات مى‏گردد...و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته‌اى براى هر فردى برآورده شود، بلكه امكان ندارد همه خواسته‏‌هاى بى‏ پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مى‏شود و عقده روحى به وجود مى‌آيد.
6.به عقيده ما براى آرامش غريزه- جنسی- دو چيز لازم است: يكى ارضای غريزه در حد حاجت طبيعى و ديگر جلوگيرى از تهييج و تحريك آن.
انسان از لحاظ حوائج طبيعى مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهاى داخلى آن خطر انفجار را به وجود مى‏آورد. در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد ولى اين آتش را هرگز با طعمه زياد نمى‌توان سير كرد.
اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضا، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد.
7. تحريك و تهييج بى‏ حساب غريزه جنسى عوارض وخيم ديگرى نظير بلوغهاى زودرس و پيرى و فرسودگى نيز دارد.
8. اينكه مى‏ گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى‏ ما مُنعَ مِنْهُ‏» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى‏‌ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند.
اما اگر امرى اصلًا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.
9. در گذشته افراد بى‌خبر به دانشجويان بى‌خبرتر از خود مى‌گفتند انحراف جنسى، يعنى همجنس بازى فقط در ميان شرقي‌ها رايج است و علتش هم دسترسى نداشتن به زن بر اثر قيود زياد و حجاب است، اما طولى نكشيد كه معلوم شد رواج اين عمل زشت در ميان اروپايي‌ها صد درجه بيشتر از شرقي‌هاست.... 
اگر در مشرق زمين محروميت‌ها باعث انحراف جنسى و همجنس بازى شده است، در اروپا شهوتراني‌هاى زياد باعث اين انحراف گشته است تا آنجا كه در بعضى كشورها- همان‏طور كه در روزنامه‏‌هاى خبرى خوانديم- رسمى و قانونى شد و گفته شد چون ملت انگلستان عملًا اين كار را پذيرفته است قوه مقننه بايد از ملت پيروى كند، يعنى نوعى رفراندوم قهرى صورت گرفته است.بالاتر اينكه در مجله‌اى خواندم در بعضى كشورهاى اروپايى پسرها رسماً با يكديگر ازدواج مى‏كنند.
انكار نمى‌كنيم كه دسترسى نداشتن به زن موجب انحراف مى‏شود و بايد شرايط ازدواج قانونى را سهل  كرد، ولى بدون شك آن مقدار كه تبرّج و خودنمايى زن در اجتماع و معاشرت‌هاى آزاد سبب انحراف جنسى مى‏شود به مراتب بيشتر از آن است كه محروميت و عدم دسترسی سبب مى‌گردد. 
 مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله حجاب)، ج‏19، 
ص 455- 462، با تلخیص و ویرایش

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟