دیپلماسی علیه دموکراسی
۱۴۰۰/۰۲/۱۲
روح‌الله حریزاوی*
انتشار اظهارات محمدجواد ظریف علاوه‌بر افشای ماهیت استکبارپذیری گوینده، حکایت از بن‌بست دانش سیاسی و علم دیپلماسی دارد؛ بن‌بستی که چند سال پیش حسین بشیریه در کتاب احیای علوم سیاسی از آن خبر داده بود و خواستار اصلاح رویه‌ها و کارکردهای فریب‌کارانه علم سیاست شده بود و به نوعی توبه‌نامه این علم را منتشر کرده بود.
وقتی به هشدارهای مکرر رهبر فرزانه انقلاب مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم ایشان علوم انسانی غربی را ذاتاً مسموم می‌داند و از حوزه و دانشگاه می‌خواهد با مراجعه به مبانی اندیشه اسلامی نظامات علوم بشری را بر اساس مبانی مترقی اسلام پایه‌ریزی کنند و انسان را از شر کارکردهای گمراه‌کننده این علوم برهانند.
در اظهارات ظریف دلالت‌هایی بر انحراف و انحطاط اندیشه سیاسی متعارف و نظام دیپلماسی حاکم بر روابط بین‌الملل به چشم می‌خورد که مهم‌ترین آنها، بی‌اعتنایی به مردم و نیازهای اساسی آنهاست؛ آنجا که ظریف مقبولیت خود را با مقبولیت حاج قاسم سلیمانی مقایسه می‌کند و به نوعی از مردم گله می‌کند و حمایت مردم از میدان مقاومت را زیر سؤال می‌برد.
جریان دیپلمات هرچند در ظاهر خود را در تلاش برای رفع تحریم و حل مشکلات اقتصادی مردم نشان می‌دهد، اما به اقتدار سیاسی مردم بی‌توجهی می‌کند و نقش قدرت در سیاست را فراموش می‌کند.
این دیپلماسی معیوب به جای مردم تصمیم می‌گیرد و با دوگانه‌سازی موهوم در مقابل استکبار کرنش می‌کند و تلاش می‌کند به نظم نوین جهانی تن دهد تا ملتی را اسیر تصمیم طاغوت نماید.
این بی‌توجهی به اصول دموکراسی و نفی قدرت ملی حتی در اندیشه سیاسی غرب نیز پذیرفته نیست؛ چه برسد به اندیشه سیاسی اسلام که مردم‌سالاری دینی و اراده ملی در آن جایگاه ویژه‌ای دارد و مشخص نیست جریان غرب‌گرا بر اساس چه محاسبه‌ای این حجم از مردم‌ستیزی را در دستور کار خویش قرار داده است.
تاریخ معاصر نشان می‌دهد جریان روشنفکری از میرزا ملکم خان تا اعتدال‌گرایان فعلی در وادادگی و شیفتگی در مقابل تمدن غرب و ابرقدرت‌ها آن‌چنان مصمم‌اند که برخلاف شعارهایشان، دموکراسی و اراده مردم و نظام ارزشی آنان را فراموش می‌کنند و آنچه می‌ماند تلاش برای حاکمیت اقتدار غرب و اندیشه و سبک زندگی غربی بر ممالک اسلامی است.
مردم ایران در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی، همراهی خود با خط مقاومت و پایداری در مقابل دشمنان بشریت را با صدای بلند فریاد زدند و اکنون که تقابل جریان روشنفکری با اراده آنها برملا شده است، نسبت به استمرار حکمرانی جریان نئولیبرال بر سرنوشت کشور تجدیدنظر خواهند کرد.
______________________
* استاد حوزه و دانشگاه
انتشار اظهارات محمدجواد ظریف علاوه‌بر افشای ماهیت استکبارپذیری گوینده، حکایت از بن‌بست دانش سیاسی و علم دیپلماسی دارد؛ بن‌بستی که چند سال پیش حسین بشیریه در کتاب احیای علوم سیاسی از آن خبر داده بود و خواستار اصلاح رویه‌ها و کارکردهای فریب‌کارانه علم سیاست شده بود و به نوعی توبه‌نامه این علم را منتشر کرده بود.
وقتی به هشدارهای مکرر رهبر فرزانه انقلاب مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم ایشان علوم انسانی غربی را ذاتاً مسموم می‌داند و از حوزه و دانشگاه می‌خواهد با مراجعه به مبانی اندیشه اسلامی نظامات علوم بشری را بر اساس مبانی مترقی اسلام پایه‌ریزی کنند و انسان را از شر کارکردهای گمراه‌کننده این علوم برهانند.
در اظهارات ظریف دلالت‌هایی بر انحراف و انحطاط اندیشه سیاسی متعارف و نظام دیپلماسی حاکم بر روابط بین‌الملل به چشم می‌خورد که مهم‌ترین آنها، بی‌اعتنایی به مردم و نیازهای اساسی آنهاست؛ آنجا که ظریف مقبولیت خود را با مقبولیت حاج قاسم سلیمانی مقایسه می‌کند و به نوعی از مردم گله می‌کند و حمایت مردم از میدان مقاومت را زیر سؤال می‌برد.
جریان دیپلمات هرچند در ظاهر خود را در تلاش برای رفع تحریم و حل مشکلات اقتصادی مردم نشان می‌دهد، اما به اقتدار سیاسی مردم بی‌توجهی می‌کند و نقش قدرت در سیاست را فراموش می‌کند.
این دیپلماسی معیوب به جای مردم تصمیم می‌گیرد و با دوگانه‌سازی موهوم در مقابل استکبار کرنش می‌کند و تلاش می‌کند به نظم نوین جهانی تن دهد تا ملتی را اسیر تصمیم طاغوت نماید.
این بی‌توجهی به اصول دموکراسی و نفی قدرت ملی حتی در اندیشه سیاسی غرب نیز پذیرفته نیست؛ چه برسد به اندیشه سیاسی اسلام که مردم‌سالاری دینی و اراده ملی در آن جایگاه ویژه‌ای دارد و مشخص نیست جریان غرب‌گرا بر اساس چه محاسبه‌ای این حجم از مردم‌ستیزی را در دستور کار خویش قرار داده است.
تاریخ معاصر نشان می‌دهد جریان روشنفکری از میرزا ملکم خان تا اعتدال‌گرایان فعلی در وادادگی و شیفتگی در مقابل تمدن غرب و ابرقدرت‌ها آن‌چنان مصمم‌اند که برخلاف شعارهایشان، دموکراسی و اراده مردم و نظام ارزشی آنان را فراموش می‌کنند و آنچه می‌ماند تلاش برای حاکمیت اقتدار غرب و اندیشه و سبک زندگی غربی بر ممالک اسلامی است.
مردم ایران در تشییع پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی، همراهی خود با خط مقاومت و پایداری در مقابل دشمنان بشریت را با صدای بلند فریاد زدند و اکنون که تقابل جریان روشنفکری با اراده آنها برملا شده است، نسبت به استمرار حکمرانی جریان نئولیبرال بر سرنوشت کشور تجدیدنظر خواهند کرد.
______________________
* استاد حوزه و دانشگاه
سخنگوی سپاه: راهبرد انتخاباتی سپاه دعوت به مشارکت حداکثری و ممنوعیت ورود مصداقی است ۱۴۰۳/۰۴/۰۶