loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. روزی نامه های غرب گدای ...   ۱۴۰۲/۱۰/۰۲   اظهاراتی که یا خلاف است یا سند محکومیت حامیان روحانی رئیس دولت سابق می‌گوید: ما با مشکلاتی مواجه بودیم که برخی از آن&z

طاهر مهدوی بازدید : 6 یکشنبه 03 دی 1402 نظرات (0)

.

روزی نامه های غرب گدای ...

  ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

 خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

اظهاراتی که یا خلاف است یا سند محکومیت حامیان روحانی
رئیس دولت سابق می‌گوید: ما با مشکلاتی مواجه بودیم که برخی از آن‌ها در طول قرن اخیر سابقه نداشت.
آقای روحانی، هفته گذشته در دیدار با جمعی از روحانیون گفته است: اگر نظام ایراد و اشکال دارد، باید آن را اصلاح کنیم. اقلیتی که امروز حاکم است می‌خواهد انتخابات حداقلی باشد تا رأی آن‌ها تضمین شود. می‌گویند حکومت دست ما افتاده و باید نگه داریم، اگر در انتخابات مردم نیایند هم به ما ارتباطی ندارد؛ مشارکت
۲۰ یا ۳۰ درصد باشد هم از نظر آن‌ها پذیرفته است اما این خیانت به نظام است. ممکن است به نفع یک حزب و جناح باشد اما آیا به نفع اسلام و ایران است؟ در انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه ۸۸ درصد واجدان شرایط پای صندوق رأی رفتند، حالا چطور ما بخواهیم انتخاباتی برگزار کنیم که مشارکت آن ۳۰ یا ۳۵ درصد باشد؟
او اظهار داشت: گاهی مشارکت نکردن و رأی ندادن در انتخابات به معنای نوعی رأی دادن است؛ رأی دادن به همان نامزدی که او را برای کسب آن مسئولیت صالح نمی‌دانیم. چون در انتخابات مشارکت نمی‌کنیم، عملاً شرایط را برای انتخاب غیراصلح مهیا می‌کنیم. 
روحانی با اشاره به اینکه نظرسنجی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد عمده مشکلات مردم اقتصادی است، اظهار داشت: علی‌رغم آنکه دولت فعلی با مشکلات دولت‌های یازدهم و دوازدهم مواجه نیست، ولی شرایط زندگی مردم به مراتب بدتر شده است. به‌هرحال ما با مشکلاتی مواجه بودیم که برخی از آن‌ها در طول قرن اخیر سابقه نداشت و شاید تا دهه‌های بعد هم با آن مواجه نشویم. دولت ما با سه معضل کرونا و داعش و ترامپ مواجه بود. در کرونا دنیا با پدیده غریبی مواجه شد که علاوه‌بر ضایعه‌های فاجعه‌بار انسانی، اقتصاد بین‌الملل هم درگیر شرایط خاصی شد و برای ما که در جنگ اقتصادی تمام‌عیار آمریکا بودیم مشکلات ویژه‌ای ایجاد کرد. در سه ماهه اول سال ۹۹ هیچ صادرات و وارداتی در کشور اتفاق نمی‌افتاد و به خاطر کرونا همه مرزها بسته بود و برای اولین بار در تاریخ در بهار ۹۹ قیمت هر بشکه نفت به منهای سه دلار رسید. به خاطر جنگ اقتصادی درآمد ارزی از صادرات نفت و گاز در سال ۹۹ حدود ۷ میلیارد دلار بود؛ پیش از جنگ اقتصادی سالانه حدود ۴۵ میلیارد دلار درآمد داشتیم. معضل دیگر داعش بود که حداقل سه کشور را به طور کامل درگیر کرده بود، سوریه، عراق و لبنان و با وجود اینکه مبارزه با آن برعهده ارتش آن کشور و با کمک سپاه قدس و نیروهای فداکار بود؛ اما تأمین بخش بزرگی از بودجه آن با دولت بود. علاوه‌بر آن با پدیده‌ای به نام ترامپ مواجه شدیم که یکجانبه از برجام خارج شد و البته می‌خواست ما را تحریک کند تا از برجام خارج شویم و بار مسئولیت آن به دوش ما بیفتد. اما جنگ اقتصادی ترامپ مشکلات اقتصادی فراوانی را به‌وجود آورد.
روحانی در ادامه گفت: «علی‌رغم همه آن فشارها در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، تا حد ممکن رضایت مردم جلب شد، البته نه به طور کامل اما با توجه به معضلات و پیچیدگی‌ها توانستیم از شرایط بسیار سخت عبور کنیم. مجموعه تورم ۷ ساله ۹۲ تا ۹۸، ۱۴۲.۵ درصد بود و حقوق کارکنان را هم در این دوره ۱۴۲ درصد افزایش دادیم و نگذاشتیم فشار چندانی به آن‌ها وارد شود. علاوه‌بر آنکه از آبان ۹۸ یارانه جدیدی را برای ۶۰ میلیون نفر مقرر کردیم».
درباره این اظهارات چند نکته شایسته یادآوری است. 1) آقای روحانی بهتر از هر کس می‌داند که دو نرخ مشارکت 42 درصد و 49 درصد در انتخابات قبلی مجلس و ریاست جمهوری در دوره ریاست جمهوری وی اتفاق افتاده و سوء مدیریت فاحش وی در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی، علت عمده کاهش مشارکت بوده است. البته برخی حامیان و دولتمردان روحانی، عضو ستاد فتنه‌ای در سال 1388 بودند که در مقابل مشارکت 85 درصدی مردم و رای 24/5 میلیون نفری به نامزد رقیب آنها 
(11 میلیون فاصله)، شیوه شورش علیه جمهوریت را برگزیدند. رفتار شرم‌آوری که مشابه آن در ترکیه -با وجود نزدیکی بسیار آرای اردوغان و رقیبش، از سوی حامیان قلیچدار اوغلو- رخ نداد. اردوغان، ۲۷ میلیون و ۸۸ هزار رای (۴۹.۵ درصد) و قلیچدار اوغلو
۲۴ میلیون و ۵۶۸ هزار رای (۴۴.۸۹ درصد آرا) را در مرحله اول به خود اختصاص داده بودند. بنابراین ماجرای ترکیه نیز موجب سرشکستگی هم‌طیفان آقای روحانی است.
2) حامیان روحانی در انتخابات مجلس قبل، به جای یک فهرست سه فهرست ارائه کرده بودند و در انتخابات ریاست جمهوری نیز رئیس بانک مرکزی وی (آقای همتی) در کنار آقای مهرعلیزاده در رقابت انتخاباتی حضور داشت و 16 حزب اصلاح‌طلب نیز به همراه خاتمی از آقای همتی حمایت کرده بودند. اما کاری که دولت روحانی در قالب تحمیل تورم 60 درصدی به مردم و هفت تا ده برابر کردن قیمت ارز و سکه و طلا و مسکن و بسیاری از اقلام دیگر کرد، یک رکورد بد اقتصادی بود که دولت مرحوم ‌هاشمی با رکورد تورم نزدیک 50 درصد را روسفید کرد. یک قلم هنرنمایی آقای روحانی، تثبیت نمایشی قیمت بنزین برای چند سال (برای بزک کردن برجام) و سپس سه برابر کردن نرخ و دامن زدن به التهاب اجتماعی و موج سواری دشمن بود. بنابراین هر کس دیگر از مردم دم بزند، او حق ندارد چنین مدعایی را مطرح کند. روحانی می‌داند که مقبولیتش در سال پایانی دولت، به زیر 6 درصد رسیده بود و حتی حامیان سیاسی‌اش در جبهه اصلاحات هم در آن چند سال پایانی گردن نمی‌گرفتند!
3) اگر نتایج توافق برجام -به عنوان تنها دستاورد القایی روحانی- کاملا بر عکس وعده‌های او در آمد و موجب طلبکاری و تحریم‌های بیشتر غرب شد، متهم اولش خود روحانی است که به هشدار و نصایح صاحب‌نظران بی‌اعتنایی کرد؛ 
و گرنه معلوم بود که آمریکای بدسابقه وقتی امتیازات را یک‌جا و نقد بگیرد، زیر میز خواهد زد. از تحریم‌های ضد برجامی ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما که بگذریم، هیلاری کلینتون (رقیب ترامپ) هم بر طلبکاری فرابرجامی و ضرورت افزایش فشار‌های تحریمی تاکید داشت و پس از او نیز هنگامی که بایدن سر کار آمد، خواستار فشارهای تحریمی هوشمند برای واداشتن ایران به ارائه امتیازات بیشتر (آن هم بدون ارائه تعهد و تضمین درباره عدم تکرار عهدشکنی برجامی) شد. این چاه ویل و پر درد سر در مقابل ملت ایران را شخص آقای روحانی کند و دولتمردان آمریکایی هم به عنوان اهرم فشار استقبال کردند. این که دولت برجام به اذعان آقای نوبخت حتی نتواند یک قطره نفت بفروشد، به کرونا و دیگر بهانه‌ها کاری نداشت، بلکه به خاطر تضمینی بود که خانم موگرینی می‌گوید قبل از خروج آمریکا از برجام، از آقای روحانی گرفت؛ مبنی بر اینکه حتی در صورت خرج ترامپ (و پایمال شدن حقوق طرف ایرانی) دولت روحانی همچنان در برجام بماند! با این وصف چرا غربی‌ها باید تحریم‌های نفتی و غیرنفتی را حداکثری نمی‌کردند؟!
4) از سوء مدیریت روحانی در موضوع کرونا و مشروط کردن واردات واکسن به تسلیم ایران در مقابل FATF و مذاکرات احیای یکطرفه برجام که بگذریم، در موضع داعش هم اظهارات آقای روحانی عبرت‌آموز است. اولا داعش را دولتی در آمریکا پرورش داد و به جنگ نیابتی گسیل کرد، که آقای روحانی نه یک دل بلکه صد دل به آن دولت دل باخته بود و به جای بدگمانی به اوباما و جان کری، صاحب‌نظران هشدار دهنده را مورد توهین و هجو و تمسخر قرار می‌داد. این همان دوره‌ای است که شهید سلیمانی به واسطه آقای امیر عبداللهیان به آقای ظریف توجه و هشدار می‌دهد، مبنی بر این که آمریکای مورد اعتماد شما، در حال تجهیز و تسلیح داعش در شمال عراق است.
ثانیا داعش را درایت و تدبیر و جان فشانی شهید سلیمانی و همرزمانش ریشه‌کن کرد و اگر منطق نفوذ زده تیم روحانی و ظریف و برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات پیش رفته بود، آمریکا با برجام و داعش، یک عملیات گازانبری کامل برای قیچی کردن ایران از چند جهت را به اجرا می‌گذاشت. در این‌جا هم، هرچند دولت روحانی از کمین رژیم شیاد آمریکا نجات یافت، اما کسانی مانند ظریف و کرباسچی و...، به دوگانه‌سازی از میدان و دیپلماسی پرداختند و ادعا کردند دیپلماسی، هزینه میدان شده است! تلخ‌تر این که به اذعان کسانی مانند آقای علی مطهری: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بی‌تدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکایی پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ‌ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، به خود جرأت این کار را نمی‌‌دادند. البته با تشییع پرشکوه آن عزیز، واقعیت را دریافتند.».
بر مبنای این نکات که گوشه‌ای از کارنامه دولت روحانی است، می‌توان ادعا کرد وی و برخی مدیران دولت وی، بیشترین و کم سابقه‌ترین خسارت‌ها را طی چند دهه گذشته به مردم و نظام زدند و فرافکنی‌های وی، موجب پاک شدن پرونده وی نمی‌شود، بلکه موجب انزجار بیشتر مردم می‌شود.
 
 
ضربه‌ای که دولت‌های همسو با کارگزاران به طبقه متوسط زدند، هیچ دولتی نزد
«رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی از آینده طبقه متوسط که به گفته او آیت‌الله هاشمی بنیانگذار این طبقه بورژوازی ایرانی بود، ابراز نگرانی کرد».
روزنامه سازندگی، این خبر را ذیل تیتر «آینده طبقه متوسط» و با تصویری از مرحوم هاشمی منتشر کرد و نوشت: «همزمان با جشن آغاز چهارمین سال انتشار مجله آگاهی‌نو، مراسم رونمایی از جلد پایانی مجموعه کتاب پنج‌جلدی «نقد الهیات سیاسی» در کتاب‌فروشی نشر ثالث در هدیش‌مال برگزار شد. در این مراسم مهندس محسن هاشمی، دکتر محمد نهاوندیان، عمادالدین باقی، محمد عطریانفر و چهره‌های دیگر حضور داشتند. در بخش ابتدایی این مراسم محسن هاشمی از دلایل خواندنی بودن کتاب «بحران بورژوازی اسلامی» گفت و معتقد بود نویسنده کتاب با دقت تمامی خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را خوانده و به آنها استناد کرده است.»
محسن هاشمی گفت: «برخلاف کسانی که به دنبال توزیع فقر هستند، مرحوم هاشمی از طریق توزیع ثروت، اهدافش را دنبال می‌کرد و از آغاز تا پایان چنین نگاهی در کارش دیده می‌شد.» تاکید محسن هاشمی بر آگاهی پدر بر اهمیت ثروت در جامعه و تمکن مالی بود و تلاش‌های او را در این راه برشمرد و گفت: «آیت‌الله هاشمی، بانی بورژوازی در کشور بودند. تا حدی هم موفق بودند، البته روشن نیست در آینده با میراث ایشان چه خواهد شد.»
اولاً؛ اظهارات محسن هاشمی و تیتر روزنامه سازندگی درباره بنیانگذاری طبقه متوسط، در ذات خود نوعی غلوّ و اغراق است. 
ثانیاً؛ تعبیر «بورژوازی اسلامی»، تعبیری التقاطی و نادرست است. هم از جهت تلفیق واژه اسلامی و غربی، و هم از جهت یکی پنداشتن بورژوازی طبقه متوسط. بورژوازی در اصطلاح غربی، به معنای طبقه بالا و مرفه و سرمایه‌دار و غیر از طبقه متوسط است.
ثالثاً؛ دولت کارگزاران (هاشمی) برنامه توزیع ثروت به برخی بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها را پایه‌گذاری کرد و ضمناً تورم 49/6درصدی را در سال 1374 به ثبت رساند که تا قبل از رکورد تورمی دولت روحانی، بالاترین رکورد تورمی چند دهه اخیر بود. البته مرحوم هاشمی و حزب کارگزاران در روی کار آوردن آقای روحانی نیز نقش‌آفرین بودند؛ دولتی که نرخ تورم نزدیک 60درصد را در چند ماهه ابتدایی سال 1400 به ثبت رساند و بدین ترتیب بزرگ‌ترین آسیب‌ها را به طبقات پایین و متوسط جامعه زد. همچنین افزایش شکاف طبقاتی در قالب ضریب‌جینی از ویژگی‌های مشترک دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی بوده است.
همچنین در موضوع خصوصی‌سازی به عنوان مقدمه افزایش سرمایه‌گذاری و اصطلاحا میدان‌دادن به بورژوازی هم انحرافات بزرگی در این ادوار رخ داده که قطعاً در آسیب زدن به زندگی طبقات غیرمرفه موثر بوده است.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟