loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. روزی نامه های غــرب گــدا  ۱۴۰۱/۰۹/۳۰ شما متهم برجام و FATF هستید نه طلبکار دولت جدید! روزنامه اجاره‌ای اعتماد، عملاً به طلبکار میدانی دیپلماسی ناکام غرب در مقابل ایران تبدیل شده

طاهر مهدوی بازدید : 12 چهارشنبه 30 آذر 1401 نظرات (0)
.
روزی نامه های غــرب گــدا

 ۱۴۰۱/۰۹/۳۰

دلواپسی اصلاحات برای معاونت سیاسی تمامی ندارد!/ سکوت روزنامه‌های زنجیره‌ای  درباره اهانت به پیامبر اکرم – صاحب نیوز

شما متهم برجام و FATF هستید نه طلبکار دولت جدید!
روزنامه اجاره‌ای اعتماد، عملاً به طلبکار میدانی دیپلماسی ناکام غرب در مقابل ایران تبدیل شده است.
این روزنامه (به قلم متهم پرونده جعل نظرسنجی به نفع آمریکا در دوره موسوم به اصلاحات نوشت: هدف اصلي از نقد دولت از سوی آقای رئیسی، از اين است كه دست‌اندركاران دولت متوجه شوند رويكردشان به اقتصاد و امكانات كشور و توانايي‌هاي خودشان علمي و درست نبوده و اكنون هم نيست و اين رويكرد را بايد حداقل در اين مرحله اصلاح كنند، ولي دولت به جاي پذيرش اين واقعيت كماكان دنبال دليل‌تراشي‌ و‌ موجه كردن علت عدم تحقق وعده‌هايش است.
اعتماد می‌افزاید: تحقق وعده‌های دولت نيازمند ثبات سياست خارجي و بهبود روابط اقتصادي با جهان است. با وجود دو پرونده باز برجام و FATF، امكان تحقق اين وعده‌ها فراهم نبوده و نيست، لذا براي انجام آنها بايد خيلي سريع ابتدا برجام و سپس FATF را حل مي‌كردند كه در اين صورت اميد به آينده را افزايش مي‌دادند. اميدي كه وجود آن، يكي ديگر از شرايط زمينه‌اي تحقق اين وعده‌ها است. خيلي روشن بايد گفت كه موفقيت اين دولت، موفقيت همه است كسي ناراحت از موفقيت آن نيست. اگر نقدي هم هست براي اين است كه دولت محترم متوجه شود كه يك جاي كارش ايراد داشته و همچنان هم دارد، يا در تحليل اوضاع يا در انتخاب مديران كاربلد براي انجام اين اهداف. اهدافي كه نامتناسب با امكانات موجود است. اهدافي كه در تعارض با يكديگرند و بالاخره نيروها و ساختاري كه قادر به تحقق اين اهداف نيستند؛ از جمله بي‌توجهي به آماده‌سازي زمينه‌هاي لازم براي تحقق اين اهداف. به نظرم وقت آن رسيده است كه به جاي انداختن تقصير به عهده دولت‌هاي سابق، واقع‌گرا بود و خيلي روشن به اين پرسش‌ها پاسخ داد: 
این روزنامه در ادامه پرسید: «آيا مي‌خواهيد يا مي‌توانيد كه برجام و FATF ‌را حل كنيد يا خير؟ البته در اين فاصله ۱۶ ماهه دولت جديد دو پرونده اوكراين و حقوق‌بشر نيز اضافه شده است كه اهميت آنها كمتر از قبلي‌ها نيست. بايد پاسخ داد كه آيا مي‌خواهيد يا قادر هستيد كه اين پرونده‌ها را جمع كنيد يا خير؟ پاسخ‌هاي مبهم با اما و اگر هم مشكل را حل نمي‌كند».
روزنامه غربگرا در حالی در موضوع برجام و FATF دست پیش می‌گیرد و منطبق بر نقشه آمریکا، ایران را طرف متهم ماجرا معرفی می‌کند، که می‌داند طیف متبوع این روزنامه در دولت مدعی اصلاحات و اعتدال، خود مقصر ماجراست. در واقع آنها هستند که باید توضیح بدهند چرا با وجود اجرای پنهانی ۳۷ بند از ۴۱ بند مطالبات FATF، ایران همچنان در فهرست سیاه این کمیته مافیایی وابسته به آمریکا و اروپا باقی ماند؟ رجال اصلاح‌طلب هستند که باید پاسخ دهند چرا با وجود واگذاری امتیازات هنگفت در برجام، شمار تحریم‌ها را به رکورد ۱۷۰۰ مورد رساندند و هیچ تضمینی از آمریکا برای زیر پا گذاشتن تعهداتش نگرفتند؟
 
از سوی دیگر، نویسنده تعمداً هیچ اشاره‌ای به موفقیت‌های بزرگ دولت نمی‌کند؛ از جمله افزایش صادرات نفت به 1/5 میلیون بشکه با وجود تحریم‌ها و این‌که این رقم در دولت برجام  به زیر ۲۰۰ هزار بشکه سقوط کرده بود، مهار بخش بزرگی از میراث کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی، تسویه بیش از یکصد هزار میلیارد تومان از بدهی‌های دولت قبل، کاهش نرخ تورم از 59/3 درصد به حدود ۴۰ درصد، مهار شیوع کرونا که با قتل‌عام روزانه ۷۰۰ نفر تبدیل به عامل تعطیلی کسب‌و‌کارها و رکود اقتصادی شده بود، افزایش خرید تضمینی گندم از 3/5 میلیون تن به ۷ میلیون تن و دلگرمی کشاورزان و کاهش واردات، تأمین امنیت غذایی با وجود بحران غذا در دنیا در اثر جنگ اوکراین، توقف روند ارزپاشی دولت سابق که به نابودی ده‌ها میلیارد دلار از خزانه ارزی منتهی شده بود،  افزایش تولید برق و مدیریت مصرف و عبور از تابستان بدون قطعی متداول برق، بازگشت از رکود به رشد اقتصادی ۴ درصد، عملیاتی کردن پروژه‌های آبرسانی به خوزستان و همدان و کردستان و...
این موفقیت‌ها در حالی به‌دست آمده که سوء عملکرد اقتصادی دولت سابق به نتایجی مانند ۹ برابر شدن نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی، پسرفت تولید ملی و رکود تورم شدید انجامیده بود.
 

 با خیال راحت جنایت کنید ما از جنایت­کاران فرشته می‌‌سازیم! 

روزنامه اعتماد روز گذشته در ادامه تلاشهای طیف مدعی اصلاحات برای تطهیر و رهانیدن جانیان و آدمکشان اغتشاشات اخیر از مجازات‌، گفت‌و‌گویی احساسی با بستگان یکی از متهمان پرونده جنایت فجیع و بی‌رحمانه 12 آبان کرج که منجر به شهادت مظلومانه شهید مدافع امنیت روح الله عجمیان شد‌، منتشر کرده و بدون کمترین اشاره‌ای به نقش این فرد در این جنایت سعی داشته با برجسته ‌سازی برخی ادعاها نظیر انسان دوستی و یا خیّر بودن این جنایتکار بی‌رحم، جای مظلوم و ظالم و شاکی و متشاکی را عوض کرده و از یک متهم به قتل فرشته
بسازد.
گفتنی است از ابتدای اغتشاشات رسانه‌های طیف موسوم به مدعیان اصلاحات با هماهنگی و همراهی جریان تروریستی – رسانه‌ای معاند و ضد انقلاب سعی در تطهیر رفتارهای داعشی‌گونه اغتشاشگران داشته و در تلاشند که در رسانه‌های خود از این جنایتکاران قهرمانانی دروغین بسازند تا به‌زعم خود هم دستگاه قضا را از محاکمه آنان عقب بنشانند و هم با نفرت‌پراکنی علیه حاکمیت اوباش را به ادامه ارتکاب جنایت ترغیب کنند.
اقدامی مسبوق به سابقه که به تطهیر اغتشاشگرها و آشوبگران داخلی خلاصه نشده و در نهایت وقاحت و بی‌شرمی به توجیه و تطهیر اقدام رذیلانه و شنیع، گروهک تکفیری تروریستی داعش در حرم مطهر حضرت شاهچراغ‌(ع) که به شهادت 15 زن و کودک و پیر و جوان و مجروحیت 23 نفر انجامید، کشیده شد.
در واقع کسانی امروز در پی تطهیر و فرشته ساختن از قاتلان جنایتکار هستند‌، همان کسانی‌اند که پس از جنایت فجیع و بی‌رحمانه مزدوران گروهک تروریستی تکفیری داعش در حرم شاهچراغ‌(ع) به جای محکومیت این اقدام تروریستی‌، گروهک جنایتکار داعش را تطهیر و بزک کردند.
از سوی دیگر تلاش برای تقبیح مجازات عاملان جنایت، آدمکشی و آشوب و اغتشاش و قهرمان‌‌سازی از آنها از سوی این جریان تروریستی- رسانه‌ای به‌ویژه طیف مدعی اصلاحات و همچنین القای این مسئله که نظام درباره این جنایتکاران در حال ارتکاب ظلم است‌، در واقع لبه دوم قیچی اغتشاشات و اعمال تحریم علیه کشورمان از سوی غرب و به عبارتی تیز کردن چاقوی تحریم‌های ضدایرانی نیز هست‌، مسئله‌ای که در مواضع مقامات کشورهای غربی علیه کشورمان به خوبی نمایان است.
مخالفان قانونمندی اینترنت: راهبرد ملی برای فضای مجازی نداریم!
روزنامه شرق در یادداشتی در شماره دیروز خود نوشت: «چگونگی مدیریت فضای مجازی، بی‌شک، یکی از چالش‌ها و دغدغه‌های ساختار مدیریت کلان در سال‌های اخیر بوده است. اینکه اظهارنظرها، پیشنهادها و راهکارهای بی‌شماری از سوی دیدگاه‌های دارای منافع متفاوت و متضاد، به‌منظور مدیریت فضای مجازی ارائه شده است. اینکه «در نبود راهبردی ملی»، در چند سال اخیر، به واسطه وقوع اعتراضات تکرارشونده خیابانی، متولیان مدیریت فضای مجازی، به ناچار، اقداماتی اورژانسی و مقطعی در راستای مدیریت فضای مجازی انجام داده‌اند. ظاهرا بنا بر شواهد، «متولیان مدیریت فضای مجازی در شرایط بلاتکلیفی میان آنچه برای مدیریت کلان مطلوب و آنچه نیاز اجتناب‌ناپذیر اجتماعی و مطلوب آحاد شهروندان است»، در جست‌وجوی راهکاری ممکن برای مدیریت فضای مجازی به سر می‌برند.»
در این باره که راهبردی ملی درخصوص فضای مجازی در ایران هنوز اعمال نشده است شکی نیست اما موضوع این است که چه کسانی بر سر راه این موضوع بسیار بسیار مهم و حیاتی برای فرهنگ، زبان فارسی، زیست اجتماعی و سبک زندگی ایرانیان، اقتصاد، امنیت جامعه و امنیت روانی مردمان و... مانع ایجاد کرده‌اند؟ در این باره در همین ستون و در گزارش‌های بسیاری از کشورهای آمریکایی، اروپایی، آسیایی و... گفتیم که برای محیط مجازی خود چارچوب تعیین کرده و آن را قانونمند کرده‌اند اما در ایران هر بار بحث قانونمند شدن فضای مجازی پیش آمده طیف اصلاح‌طلب با شیوه همیشگی خود که مبتنی بر ایجاد هراس در جامعه است به هراس‌افکنی پرداختند که آی مردم قرار است اینترنت به طور کلی بسته شود!! و هرچه گفته شد که در طرحی که برای این موضوع تهیه شده سخن از بستن هیچ پیام رسانی هم به میان نیامده چه برسد به بستن کل اینترنت، اما اصلاح‌طلبان همچنان همان سخنان را تکرار می‌کردند.
آیا آنها نمی‌شنیدند توضیحات ارائه شده را؟ آیا اصلاح‌طلبان برای برطرف کردن شک و شبهه خویش نمی‌توانستند متن طرح را بخوانند؟ تا بلکه دیگر با پمپاژ دروغ در جامعه مانعی بر سر قانونمندی فضای مجازی ایجاد نکنند؟ موضوع این است که این طیف به خوبی می‌دانست طرح مذکور به دنبال بستن و فیلتر کردن پیام رسان خاصی نیست با این وجود آنچه آنها را به ادامه این دروغگویی‌ها و خیانت علیه فرهنگ و هویت جامعه ایرانی ترغیب می‌کرد منافعی بود و هست که از فضای مجازی بی‌قانونی نصیب این طیف می‌شود.
حتی اروپایی‌ها نگرانی دارند اما اصلاح‌طلبان نه!
در ادامه متن شرق شاهد شیوه مواجهه ساده‌لوحانه اصلاح‌طلبان با مسائل هستیم، موضوعی که می‌تواند حتی برای جامعه ایرانی مخاطرات بسیار جدی ایجاد کند: «یقینا دیدگاه‌های متفاوتی میان برخی کارگزاران، عناصر و نهادهای حاکمیتی با افکار عمومی، درباره چگونگی مدیریت فضای مجازی وجود دارد. ظاهرا برخی کارگزاران و نهادهای حاکمیتی‌ که اینترنت را یک عامل تهدیدکننده تلقی می‌کنند، یک نکته بنیادی، کاربردی و اجتناب‌ناپذیر را دریافت و درک نکرده‌اند؛ اینکه تحولات و اعتراضات سیاسی در همه دوره‌های تاریخی صرف‌نظر از سطح توسعه ابزارآلات (فناوری) یا شکل ساختار حکمرانی‌ وجود داشته، دارد و خواهد داشت. به عبارتی «اعتراضات اجتماعی سوخت تحولات اجتماعی و سیاسی و در نتیجه، توسعه یک جامعه پویاست». بی‌شک اگر اعتراضات اجتماعی وجود نداشت، توسعه جوامع رخ نمی‌داد و در نتیجه انسان‌ها هنوز غارنشین، بیابان‌گرد، فاقد اعتقادات آسمانی و... بودند»
روزگاری در اوایل دهه هفتاد که نخستین گوشزدها درباره «تهاجم فرهنگی» مطرح می‌شد برخی از همین طیف اصلاح‌طلب از همین در ساده‌لوحی به این مبحث وارد شده و این سؤال را مطرح می‌کردند که فرهنگ بستر تعامل جوامع مختلف است مگر می‌شود با آن به جنگ دیگری رفت؟ مگر فرهنگ جنگ افزار است؟ و...
باید چند دهه می‌گذشت و برخی نوشته‌ها از متفکران غربی در این باب نیز ترجمه و به کشور وارد می‌شد تا اصلاح‌طلبان بفهمند که با فرهنگ می‌شود تهاجم علیه ملتی را رقم زد. به همین طریق در متن فوق هم بار دیگر ساده‌لوحی اصلاح‌طلبان عود کرده و می‌نویسند ظاهرا برخی اینترنت را یک تهدید یا عامل تهدید‌کننده تلقی می‌کنند! این به این معناست که اصلاح‌طلبان گویا خیالشان از این بابت راحت است که اینترنت هیچ خطری ندارد اما برخلاف اصلاح‌طلبان کشورهایی که قبله آمال این طیف هستند یعنی اروپا هم اینترنت را بستری پرخطر می‌دانند. برای نمونه صدر اعظم آلمان گفته‌ بود که در دیدار خود با رئیس‌جمهور فرانسه پیشنهاد ساخت شبکه ارتباطی اختصاصی اروپایی را برای جلوگیری از جاسوسی آمریکا مورد بحث قرار می‌دهد. به گفته آنگلا مرکل با ایجاد این شبکه، ایمیل‌ها و سایر اطلاعات اروپا از مسیر آمریکا عبور نخواهد کرد و لذا از خطرات تا حدودی مصون خواهد ماند. توجه داشته باشید که اروپایی‌ها که متحدان درجه اول آمریکا هستند از ناحیه اینترنت احساس خطر می‌کنند اما اصلاح‌طلبان نه!
نکته دیگر این است که در متن فوق در چندین نوبت از اعتراض و حق مردمان برای اعتراض سخن به میان آمده که در این باره باید گفت که اعتراض امری پذیرفته شده است اما آنچه اصلاح‌طلبان آگاهانه به خلط آن می‌پردازند عدم تفکیک اغتشاش و آشوب با اعتراض است. به این معنا از نظر اصلاح‌طلبان آموزش دادن ساختن نارنجک و یا دیگر تجهیزات نظامی از طریق فضای مجازی زیرمجموعه اعتراض مشروع قرار می‌گیرد!
ببینید لیبی مقابل غرب کوتاه آمد و اکنون چه وضعیت خوبی دارد!
علیرضا بیگدلی به روزنامه هم‌میهن گفته است: «ایران در برابر غرب در موضع ضعیفی قرار گرفته است، به همین منظور باید تغییراتی در رفتارهای خود ایجاد کند. مذاکرات تنها راه رهایی از این بن‌بست نیست و ایران باید نگاه خود نسبت به فضای بین‌المللی و منطقه‌ای را تغییر دهد و اگر رفتارهای قبلی ادامه یابد، مذاکرات برجام هیچ مشکلی از ایران را رفع نمی‌کند. در فضای بین‌المللی و منطقه‌ای هر روز منزوی‌تر می‌شویم به این دلیل که سیاست‌های دولت نسنجیده است و نیاز به سروسامان گرفتن دارد.»
وی همچنین می‌گوید: «اما اگر ایران تغییری در رفتار داخلی خود ایجاد نکند و رفتارهای غیرمعمول را کنار نگذارد، بعید می‌دانم که اتحادیه اروپا به ادامه مذاکرات تن دهد. به‌ویژه آنکه اروپا تحت فشار ایرانیان مقیم کشورهای اروپایی قرار دارد و آلمان و فرانسه نیز موضع‌گیری‌های سختی نشان ‌داده‌اند. بنابراین بهتر است ایران جلوی اعدام‌ها را گرفته و موضوع حقوق بشر را بیش از این برجسته نکند.»
سرمایه‌های اسرائیل با بی‌تدبیری عمدی و به آتش کشیدن معیشت مردم در طول دوران برجام‌زدگی خود در دولت مدعی تدبیر، درصدد هضم شدن ایران در نظم رو به پایان جهانی و نرمالیزاسیون انقلاب بودند و نهایت پیشخدمتی و پادویی خود نسبت به آمریکا را نشان دادند و تحریم‌ها دو برابر شد. امروز هم علی‌رغم اعتراف دشمن به شکست در جنگ ترکیبی اخیر، از ایران ضعیف‌نمایی می‌کنند تا دیگر عناصر قدرت ایران مانند قدرت موشکی و نقش‌آفرینی ثبات‌ساز منطقه‌ای نیز به دشمن واگذار شود تا ایران لقمه‌ای آسان باشد برای بلعیده شدن که البته کور خوانده‌اند و باید فوری و بی‌امان با این شبکه تحریف و امتداد داخلی دشمن برخورد کرد. به همین دلیل از نظر سرمایه‌های اسرائیل در ایران، اقدام سنجیده از سوی دولت آن است که بگوید «خزانه خالی است»، «رئیس‌جمهور آمریکا مودب و باهوش است»، «کری قول داده است»، «امضای کری تضمین است» و... این در حالی است که دولت مردمی مانند دولت برجام، پیشرفت کشور را معطل اجازه آمریکا نکرده است و زورگویی دشمن را نه با التماس و لبخند که با زبان اقتدار پاسخ می‌دهد. مدعیان اصلاحات به انقلابی بودن و سربرآوردن عقلانیت و اقتدار در سیاست خارجی،
«رفتارهای غیر معمول» می‌گویند اما غیر معمول همین خائنان وطن‌فروش مدعی اصلاحات‌اند که علم و واقعیت و عقلانیت را پای عداوت خود با انقلاب و پادویی دشمن کنار زده‌اند.
در این باره لازم به ذکر است که لیبی نمونه‌ای کامل و تمام‌عیار از کوتاه آمدن مقابل استعمارگران غربی است. لیبی در دوره اعتماد‌سازی با غرب به هرآنچه اروپا و آمریکا گفتند عمل کرد و در نهایت غربی‌ها پاسخ این اعتماد تمام‌عیار را با حمله ناتو به لیبی دادند. بیش از یک دهه از حمله به لیبی می‌گذرد و غرب چنان بلایی بر سر این کشور آورد که هنوز هم روی آرامش ندیده و درگیر جنگ داخلی است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟