loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. روزی نامه های غرب گدای ...    ۱۴۰۲/۱۰/۱۹   پشت‌پرده رفتار انتخاباتی دوگانه اصلاح‌طلباننامزد‌های اصلاح‌طلب به

طاهر مهدوی بازدید : 5 چهارشنبه 20 دی 1402 نظرات (0)

.

روزی نامه های غرب گدای ... 

  ۱۴۰۲/۱۰/۱۹

خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

 

پشت‌پرده رفتار انتخاباتی دوگانه اصلاح‌طلبان
نامزد‌های اصلاح‌طلب به شکل گسترده ثبت‌نام کرده‌اند اما گردانندگان این طیف از ترس باخت، ادعا می‌کنند که در انتخابات نامزد ندارند.
به گزارش جهان‌نیوز، اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، دو سیاست آشکار و پنهان دارند که با تمرکز به رفتار آنان می‌توان بدان پی برد. این جریان سیاسی که خود را منتقد حضور در انتخابات نشان می‎‌‌دهد، در پس‌پرده به طور کاملا فعال و هدفمند در حال حرکت انتخاباتی است. درواقع، تاکتیک موتور روشن و چراغ خاموش را با چاشنی ژست منتقدانه در پیش گرفته، اما سؤال اینجاست که تا کجا این سیاست تزویر‌آمیز را می‌توانند ادامه دهند؟
در حالی که فضا برای حضور انتخاباتی اعضای جریان اصلاحات بازتر شده است، اما این جریان، سیاست مظلوم‌نمایی مالوف خود را در پیش گرفته است.
اصلاح‌طلبان تظاهر به عدم حضور در انتخابات می‌کنند ولی در خفا تا بن‌دندان مسلح برای انتخابات حاضر می‌شوند تا بدین ترتیب، کمتر نگاه‌ها را جلب کنند. جبهه اصلاحات که می‌داند در دوره مجلس گذشته و همچنین با عملکرد ضعیف خود در ادوار یازدهم و دوازدهم ریاست‌جمهوری بدنه اجتماعی خود را به شدت از دست داده، نسبت به اینکه طرف بازنده باشد، دست به عصا راه می‌رود.
آنچه مشخص است این جریان به شدت فوبیا و ترس بازنده شدن دارد. این جریان در طول تاریخ حیات خود هیچ‌گاه باخت را نپذیرفته و همواره با جرزنی سیاسی سعی کرده بازنده بودن خود را به گردن شرایط بیندازد و هیچ‌گاه عملکرد ضعیف خود را پذیرا نبوده است. رفتارشناسی این جریان در انتخابات‌های مختلف خصوصا انتخابات سال 88 به خوبی مؤید این مسئله است.
در همین زمینه به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان با فرار رو به جلو، باز هم سعی دارند شرایط را نامساعد جلوه دهند تا به قول خود در یک حرکت بُرد- بُرد اگر بازنده میدان بودند بگویند شرایط مهیا نبود و بهانه‌های همیشگی را بیاورند و چیزی از ارزش‌های آنها کم نشود و اگر هم برنده بودند، ژست سخت‌کوشی به خود بیگیرند و به عنوان یک برنده مظلوم در اذهان عموم جلوه کنند.
«مصطفی کواکبیان» فعال اصلاح‌طلب در جریان مناظره با باهنر گفته است: «فکر نمی‌کنم کسی به آن مفهومی که شما مدنظر دارید، انتخابات را تحریم کرده باشد. می‌گویند ما لیست و کاندیدا نداریم و واقعاً هم برخی اوقات ندارند. بارها گفته‌ام که ما نمی‌توانیم از جریان آقای باهنر، کاندیدای نیابتی و قرضی بگیریم؛ وقتی که کاندیدا ندارند نمی‌توانند بگویند که کاندیدا داریم. لذا من نشنیده‌ام که تحریم کرده باشند بلکه نهایتاً می‌گویند ما فهرست نداریم و به همین جهت هم در آخرین نشست‌هایشان گفته بودند که نه تشویق و نه تحریم می‌کنیم و آزاد گذاشته بودند تا بتوانند ثبت‌نام کنند.» محسن‌ هاشمی هم گفته است، شرایط برای تشکیل و موفقیت ائتلاف میانه‌روها به شدت سخت شده و با این حال هنوز ممکن است با الگوگیری از مدل سیاست‌ورزی مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی، به میدان آمد و این ائتلاف را به پیروزی رساند.
این در حالی است که اخبار مختلف نشان می‌دهد در حالی این افراد از عدم مهیا بودن شرایط انتخابات صحبت می‌کنند اما از جمله فعال‌ترین محافل انتخاباتی هستند.
با این شرایط اگر کرختی و فضای نامساعدی هم در اصلاحات باشد بیشتر به سبب عدم تمایل سران و دودستگی این جریان سیاسی است. این در حالی است که برخی از چهره‌های اصلاح‌طلبی، از جمله افراد فعال در این حوزه هستند و حتی خبرهای ضد و نقیضی از حضور آنان در لیست‌های مختلف درز یافته است. به عنوان مثال گفته می‌شود که هاشمی به دنبال بالا آوردن لیست «یاران ‌هاشمی» است.
اصلاح‌طلبان با نزدیک شدن به انتخابات مجبورند از لاک خود بیرون بیایند و با توجه به ارائه لیستی انتخابات ماه پشت ابر نخواهند ماند و دیر نیست که لیست‌های متعدد انتخاباتی در تهران و کلانشهرها از سوی جریان اصلاحات و ائتلاف این جریان با سایر گروه‌ها انتشار یابد.

ندیدید نسخه اعتماد به دشمن چه بلایی سر اقتصاد آورد؟!
رئیس شورای مرکزی کارگزاران می‌گوید: آیت‌الله ‌هاشمی بزرگ‌ترین دشمن ایران را فقر و از بین رفتن طبقه متوسط می‌دانست.
محسن‌ هاشمی‌ در سالگرد درگذشت مرحوم ‌هاشمی در روزنامه سازندگی نوشت: «در رسانه‌های رسمی ما، واژه دشمن، کلمه پرتکراری است و همراه با تئوری توطئه به ترجیع‌بند مواضع و سخنان مسئولان مختلف کشور
در قوای سه‌گانه تبدیل شده است. اینکه بزرگ‌ترین دشمن جامعه ایران، استکبار جهانی و دشمنان خارجی است، اینکه اکثر قدرت‌های بین‌المللی جمع شده‌اند تا ما به اهداف خود نرسیم، اینکه باید به دنبال نفوذی‌هایی باشیم که ظاهر و سخنان غیرانقلابی دارند. اما آیا واقعاً این‌گونه است؟ 
انتخاب نام «رفاه» برای مدرسه اسلامی در دوره‌ای که شاهد اوج گرفتن تفکرات چپ و سوسیالیسم اسلامی در جامعه بودیم که در سخنان مرحوم شریعتی و مواضع روشنفکران ما بروز پررنگی داشت، شاید از یک مبارز انقلابی نظیر ‌هاشمی و همفکران ایشان در تاسیس مدرسه رفاه ازجمله شهیدان باهنر و بهشتی و رجایی بعید به نظر می‌رسد. اما در نگاه آیت‌الله‌ هاشمی و همفکران ایشان، بزرگ‌ترین نیاز جامعه رفاه مردم بود و از این‌رو مهم‌ترین آرمان و هدف را ایجاد رفاه برای جامعه اسلامی و مردم ایران می‌دانستند.
هاشمی ‌رفسنجانی در دوره ریاست‌جمهوری نیز تمام هم‌وغم خود را در جهت توسعه اقتصادی ایران و تامین رفاه برای نسل فعلی و نسل‌های آینده قرار داد و نام دو دوره ریاست‌جمهوری را دولت سازندگی برگزیدند.
نگاه‌ هاشمی به رفاه و توسعه تنها متکی به داخل نبود بلکه او سیاست خارجی را نیز در خدمت این نگاه قرار داد... نگاه ‌هاشمی دقیقاً مقابل رویکردی بود که ایران و توان ایران را سرمایه‌ای در جهت تحقق اهداف ایدئولوژیک و رسالت‌های انقلابی می‌دانست و با تضعیف قدرت اقتصادی و قربانی کردن رفاه جامعه می‌خواست که جهان را تغییر دهد.
اکنون می‌توانیم به این پرسش پاسخ دهیم که بزرگ‌ترین دشمن ایران از نگاه ‌هاشمی چه بود؟ آری،‌ هاشمی بزرگ‌ترین دشمن ایران را فقر و از بین رفتن طبقه متوسط می‌دانست و با اتکا به مبانی اسلامی که آمدن فقر را معادل رفتن ایمان و معیشت عمومی را لازمه رستگاری و دین‌داری مردم می‌داند، هیچ اولویتی را بالاتر از رفاه عمومی جامعه و مبارزه با فقر و رقم‌زدن توسعه‌ای پایدار برای کشور نمی‌دانست.
گرچه ‌هاشمی دقیقاً ۷ سال قبل و در شرایطی که کشور رشد دورقمی ناشی از برجام و شرایط مطلوب اقتصادی را تجربه می‌کرد، از دنیا رفت، اما با هشدارها و ابراز نگرانی‌هایش امروز ما که جامعه در منجلاب فقر و بحران معیشت گرفتار شده را پیش‌بینی می‌کرد. او فقیر شدن جامعه را به منزله رویگردانی از انقلاب می‌دانست و نمی‌خواست به هیچ قیمتی، زندگی مردم قربانی شعارهای ماجراجویانه در سیاست خارجی و داخلی شود. سخن ‌هاشمی با آنان که نگران اسلام و انقلاب و از دست رفتن آنها در جامعه هستند، این بود که: معیشت عمومی و توسعه کشور را مختل نکنید که اگر فقر در جامعه‌ای وارد شود، دین از آن خارج می‌شود».
سخنان انتزاعی آقای محسن ‌هاشمی در حالی است که تبلور رویکرد مرحوم ‌هاشمی در دولت برجام، به پر هزینه‌ترین مدیریت در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی ختم شد. آن مرحوم امروز نیست تا ببیند رفتار کاملا همراه و منفعل دولت مورد حمایت وی، چگونه به ‌هار شدن بیشتر دولت‌های اوباما و ترامپ و بایدن در آمریکا (و در انگلیس و فرانسه و آلمان) انجامید. اجرای نسخه مد نظر مرحوم ‌هاشمی و برخی گروه‌های مدعی اعتدال و اصلاحات موجب شد هم برنامه هسته‌ای که چند ده سال برای آن زحمت کشیده شده بود، تا مرز تعطیلی پیش برود، هم تحریم‌ها در اثر گستاخ شدن دشمن
دو برابر شود، هم ضریب جینی (نشانگر شکاف طبقاتی) روند صعودی بگیرد، و هم بالاترین نرخ تورم به میزان 60 درصد ثبت شود.
مرحوم ‌هاشمی نبود تا ببیند بر خلاف تصور و اظهاراتش مبنی بر این که وزیر خارجه آمریکا قول داده کم کاری در برجام را جبران کند، یک فریب بزرگ بود و بازگشت تحریم‌ها و تهدید طرف‌های همکاری با ایران در قالب تحریم‌های ویزا و آیسا و سیسادا (و سپس بستر سازی برای تصویب قانون مادر تحریم‌ها/ کاتسا) از همان دولت اوباما آغاز شد. نبود تا ببیند به قول وی «تابوشکنی در مذاکره با آمریکا» فقط آمریکا را طلبکار‌تر کرد تا وعده‌های برجامی را گرو بگیرد و واگذاری قدرت نظامی و منطقه‌ای را طلب کند. نبود تا ببیند که انکار دشمنی دشمن موجب توقف دشمنی‌ها نمی‌شود.‌ هاشمی نبود تا ببیند روزگار آینده همچنان روزگار قدرت نظامی است و نه گفتمان و مذاکره! نبود تا ببیند بر خلاف مشورت دروغ مشاورانش، آلمان و ژاپن بالاترین سرمایه‌گذاری‌های نظامی را در دنیا داشته و باز هم بر حجم آن افزوده‌اند.
از سوی دیگر باید به محسن‌هاشمی یادآور شد دولت کارگزاران، برنامه توزیع ثروت به برخی بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها را پایه‌گذاری کرد و ضمناً تورم 49 درصدی را در سال 1374 به ثبت رساند که تا قبل از رکورد تورمی دولت روحانی (60 درصد)، بالاترین رکورد تورمی چند دهه اخیر بود. بدین ترتیب بزرگ‌ترین آسیب‌ها به طبقات پایین و متوسط جامعه در دولت‌های ‌هاشمی و روحانی زده شد. شاید محسن ‌هاشمی دوست نداشته باشد مرور کند اما به یاد ایشان می‌آوریم که میراث دولت مورد حمایت مرحوم ‌هاشمی در حوزه اقتصادی، کسری بودجه 480هزار میلیاردی، و بدهی 1500هزار میلیارد تومانی بوده است.

آقای روحانی! ژست طلبکاری به شما نمی‌آید

حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق در دیدار با جمعی از فرهنگیان عنوان داشته: برای همه مردم از جمله نوجوانان و جوانان اگر آینده روشن و قابل اعتماد نباشد، زندگی بسیار دشوار و سخت خواهد شد. آن‌ها می‌خواهند بدانند اگر درس خواندند، آیا حداقل زندگی را می‌توانند تامین کنند؟ خصوصا که شرایط خودشان را حداقل با زندگی مردم در کشورهای همسایه مقایسه می‌کنند.
بیان چنین سخنی از زبان فردی همچون روحانی جای سؤال و تعجب دارد. احتمالا آقای روحانی، شرایطی که در دوران ریاست جمهوریش بر کشور تحمیل کرد و کارنامه پر از اشتباه خود که در بدترین شرایط کشور را به دولت جدید تحویل داد فراموش کرده یا عمدا نمی‌خواهد به یاد آورد. وی احتمالا با سیاست فرار به جلو سعی در فراموش‌سازی عملکرد هشت ساله خود داشته و دارد.
رئیس‌جمهور سابق همچنین عنوان داشته است: عده‌ای درون نظام، طبق برنامه‌ریزی ناقص خود تلاش می‌کنند کشور را فقط طبق نظر خودشان اداره کنند. اما ما نمی‌توانیم جدا از دنیا زندگی کنیم و بگوییم دور خودمان دیوار می‌کشیم. مگر با ممنوع کردن ویدئو، دین جوانان مصون ماند؟ آیا ممنوع کردن ماهواره و جمع‌آوری آن‌ها از پشت‌بام خانه‌ها جواب داد؟ آیا درباره فضای مجازی این روش‌ها نتیجه می‌دهد؟ باید با دنیا زندگی کنیم و دین و ایمان ما هم حفظ شود. افراد فراوان ایرانی و غیرایرانی در خارج از کشور و در غرب هستند که ایمان آن‌ها از ایمان برخی افراد داخل کشور هم بیشتر است. آن‌ها در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که آزادی کامل دارند اما هم نماز می‌خوانند و هم روزه‌ می‌گیرند. پس راهش این نیست که برخی می‌روند.
یکی از روش‌های متداول بین جریان کارگزارانی و مدعیان اصلاحات، اتهام زدن به جریان مقابل بوده و هست. همین دسته از افراد در سال 84 و در سال 96 اتهام کذب دیوار کشیدن در خیابان‌ها را به جریان مقابل خود وارد می‌ساختند و جالب‌تر اینکه نقش این دسته از افراد در برخی از اقدامات غلط در دهه 60 و 70 بیش از هر جریان و جناح دیگری بوده است. تصفیه‌های سالیان ابتدائی انقلاب و دهه شصت بیش از هر فرد دیگری بوده، آقای روحانی احتمالا نطق خود درباره انحلال تیپ نوهد ارتش را در سالیان ابتدای انقلاب فراموش کرده است.
 روحانی در بخش دیگری از سخنانش ابراز داشته: الان می‌گویند تاثیر انتخابات چیست و چه فرقی می‌کند چه دولت یا مجلسی سر کار باشد؟ اما اگر مجلس یازدهم نبود و مجلس دیگری وجود داشت قانونی اقدام راهبردی را در ۹۹.۹.۱۱ تصویب نمی‌کرد. با این قانون دست همه را بستند تا برجام حل نشود. طبق این قانون برجام در صورتی قابل اجراست که همه تحریم‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای برداشته شود. معلوم بود که تحریم‌های غیرهسته‌ای با برجام برداشته نمی‌شود. من آن زمان هم اعلام کردم که این مصوبه مجلس خلاف قانون اساسی است. متأسفانه شورای نگهبان به نامه من توجه نکرد و مصوبه تأیید شد. پس اینکه چه مجلس و دولتی بر سر کار باشد، بسیار تاثیرگذار است.
روحانی در موضوع برجام و مذاکرات هسته‌ای روش بسیار زیرکانه و در عین حال غیر‌مسئولانه‌ای را در پیش گرفته است. وی و تیم مذاکرات دولت وی در ابتدا اختیارات فراوانی را طلب می‌کند و توافقی را با هر ترتیبی منعقد کرده و در آن زمان صراحتا دستاورد خود را فتح‌الفتوح می‌نامد و تمام مسئولیت مذاکرات را بر عهده خود عنوان می‌کند، سپس هنگام آشکار شدن توافق، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و هنگامی که به دلیل خوش‌خیالی و نابلدی، توافقی که به قیمت نابودی توان هسته‌ای کشور و عقب‌گردی در مسیر توسعه کشور بود از سوی آمریکا نقض می‌شود، تقصیر را به گردن هر فرد و نهاد دیگری از جمله مجلس یازدهم که با قانون خود از تضییع بیشتر حقوق ملت جلوگیری کرده و به دوسال خوش‌خیالی واهی روحانی به سازوکار مسخره اروپایی‌ها و اینستکس پایان می‌دهد می‌اندازد.
او احتمالا سخنان خود در روز انعقاد برجام و در جمع خانواده شهدای هسته‌ای را فراموش کرده است. روحانی در مراسمی که به منظور انعقاد برجام در تیرماه 94 در سالن اجلاس سران و در جمع خانواده برخی از شهدای هسته‌ای صورت گرفت صراحتا اعلام کرد همه تحریم‌ها در دی ۹۴ بالمره لغو می‌شود و نه تعلیق.
وی درحالی عنوان داشته «معلوم بود که تحریم‌های غیرهسته‌ای با برجام برداشته نمی‌شود» که خود در مراسمی که به منظور انعقاد برجام در تیرماه 94 در سالن اجلاس سران و در جمع خانواده برخی از شهدای هسته‌ای صورت گرفت صراحتا از لغو کل تحریم‌ها در دی ماه 94 صحبت کرده بود.
وی احتمالا انتظار داشت مجلس یازدهم مثل مجلس دهم مجیزگوی عملکرد درخشان وی در موضوع مذاکرات هسته‌ای و برجام باشد و درباره تحریم‌های چند برابری دوران هشت ساله ریاست جمهوری وی بررسی و اقدامی نکند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟