loading...

تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )

. روزی نامه های غربگدا :  توهین بی‌شرمانه روزنامه اصلاح‌طلب  ۱۴۰۱/۰۳/۰۷ روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از محکومان امنیتی فتنه 88 در توهین بی‌شرما

طاهر مهدوی بازدید : 13 یکشنبه 08 خرداد 1401 نظرات (0)
.
روزی نامه های غربگدا : 
توهین بی‌شرمانه روزنامه اصلاح‌طلب
 ۱۴۰۱/۰۳/۰۷

صدای روزنامه زنجیره ای از عملکرد روحانی درآمد - پایگاه خبری تحلیلی نماینده

روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از محکومان امنیتی فتنه 88 در توهین بی‌شرمانه، فاجعه مدیریتی 8 ساله دولت برآمده از جریان مدعی اصلاحات را به امام و رهبری و همچنین انقلاب اسلامی نسبت داده و مدعی شده است: «یکی از اصطلاحاتی که در دولت جناب رئیسی از رونق بالایی برخوردار است، تعبیر «بانیان وضع موجود» است. گویا این دولت درنتیجه یک انقلاب به قدرت رسیده و متولیانش در وضعیت ایجادشده هیچ نقشی نداشته‌اند... وقتی از بانیان وضع موجود حرف می‌زنیم باید متوجه این نکته باشیم که وقتی دولتی تنها در بهترین حالت ممکن بر 20 تا 25 درصد ساحت قدرت نفوذ دارد، از کدام بانیان سخن می‌گوییم؟.. آنچه امروز از آن سخن می‌گوییم، میراثی است که در ابتدا توسط امام و سپس مقام رهبری هدایت و راهبری و ریل‌گذاری شده است؟ این بانیان وضع موجود شامل حال آنها نیز می‌شود؟.. شما و همفکرانتان خواسته و ناخواسته مؤید سخنان ضدانقلاب و براندازان هستید که می‌گویند وضعیت ایران امروز حاصل مدیریت انقلابی است که از 57 بر این کشور سلطه دارند.»

گفتنی است گستاخی و بی‌شرمی این روزنامه حامی دولت قبل در حالی است که مدیرمسئول این روزنامه نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی بوده و اتفاقاً در مجلس دهم رئیس‌کمیسیون اقتصادی مجلس هم بوده است.
نکته قبال تأمل و البته مضحک ماجرا آنجاست که نویسنده این یادداشت که از محکومان امنیتی فتنه 88 بوده است با مدرک تحصیلی در رشته «تاریخ» در دولت روحانی چندین پُست اقتصادی داشته است.
نکته طنز ماجرا آنجاست که جریان اصلاحات در دولت روحانی با شعار «گروهبان‌ها باید بروند و ژنرال‌ها باید بیایند»، با 685 تغییر تنها در 3 ماه رکورد جابه‌جایی مدیران را شکسته و ضمن خانه‌نشین کردن بسیاری از نخبگان و مدیران دلسوز و کارآمد، اکثریت مطلق دولت قبل را در اختیار داشتند، اما کارنامه فضاحت‌بار دولت قبل در کاهش ارزش پول ملی، افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن و اجاره‌بهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازم‌خانگی، اقلام خوراکی و...همگی از نتایج حضور همین به‌اصطلاح ژنرال‌ها در قدرت بوده است. نکته قابل‌تأمل اینکه همین‌ها امروز از مطالبه برکناری مدیران ناکارآمد منتسب به این طیف برآشفته می‌شوند.
این در حالی است که از رئیس‌دولت گرفته تا فعالان سیاسی و اقتصادی مطرح می‌کنند که نه با بانیان وضع موجود می‌توان از وضعیت موجود خارج شویم نه می‌توان با مدیریت آنان انتظار اجرای صحیح دستورات درست دولت در مناطق مختلف کشور داشت. منطق متقن در مطالبه برکناری بانیان مشکلات امروز آن است که این افراد نمی‌توانند تغییردهنده وضعیتی که به وجود آوردند باشند.
مرگ برجام و تلاش مدعیان اصلاحات
برای مهندسی ترس در افکار عمومی
روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «روزهای نامشخص برجام» نوشت: امروز دو کشور ایران و آمریکا مسیری را طی می‌کنند که این موضوع تداعی‌کننده این مسئله است که دو طرف خود را برای فضای بدون برجام آماده می‌کنند، در این راستا، سیاست‌های اقتصادی که دولت رئیسی در پیش گرفته که سرآمد آنها حذف ارز ترجیحی و آزاد‌سازی قیمت‌ها بود، نشان می‌دهد که دولت ایران خود را برای شرایط بدون برجام آماده می‌کند.
در ادامه این مطلب آمده است: «در چنین شرایطی، اگر دو طرف در چند هفته آینده به سازوکاری برای بازگشت به برجام دست پیدا نکنند، فضا به سمتی خواهد رفت که دیگر کاری از دیپلماسی برنمی‌آید یا اینکه دیگر زمان آن‌قدر از دست خواهد رفت که گفت‌وگو نیز کارساز نیست و فضا برای هر اتفاقی آماده است، بنابراین چند هفته آینده برای تعیین تکلیف برجام از اهمیت بسزایی برخوردار است.»
آرمان ملی نوشت «...به‌رغم اینکه ایران و آمریکا مسیر درستی را در ابتدای دور جدید مذاکرات در پیش گرفتند و بر روی احیای خود برجام تمرکز کردند، اما هرچه زمان گذشته، این وضعیت تغییر پیدا کرد و امروز کار به جایی رسیده است که امکان مرگ برجام و شکست توافق هسته‌ای وجود دارد.»
این روزنامه در مطلب دیگری نوشت: «باید در نظر داشت در صورت شکست قطعی مذاکرات، شرایط به سرعت به ضرر طرفین تغییر خواهد کرد. ضمن اینکه روند تحولات در منطقه به نفع رقبای ایران در جریان است. علاوه‌بر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، دولت اسلامی اردوغان نیز با تحلیلی منفعت‌طلبانه به سرعت در حال باز‌سازی روابط خود با اسرائیل و عربستان است. دستیابی به توافق چه به لحاظ اقتصادی و چه از منظر برهم زدن چیدمان‌هایی که بی‌حضور ایران در منطقه در حال شکل گیری است از مزایای کوتاه مدت برای ایران است که باید تصمیم‌گیران کشور آن را مد نظر قرار دهند.»
مدعیان اصلاحات در حالی از «ضرورت مذاکره» و اهمیت «از دست رفتن زمان» و القای اینکه «فضا برای هر اتفاقی آماده است» و «به ضرر طرفین تغییر خواهد کرد» می‌پردازند که آمریکایی‌ها در روزهای اخیر تهدیدها وتحریم‌ها علیه ایران را ادامه داده و صریحاً و رسماً اعلام می‌کنند که برای تحریم‌های جدید علیه ایران آماده‌ایم. آمریکا و غرب نمی‌خواهد پاسخگوی خروج یکطرفه از برجام و هزینه‌هایی باشد که از رهگذر تحریم‌ها به کشور ایران وارد آورده است. آنها صرفاً می‌خواهند با بازگشت به برجام زمینه تحدید فعالیت هسته‌ای ایران و ادامه تحریم‌ها و مکانیسم ماشه را دنبال کنند. با این حال مدعیان اصلاحات برای آنکه چوب لای چرخ دولت گذاشته و بر رویه غلط خود در 8 سال گذشته پای فشاری کنند و اساساً برای غرب خوش رقصی کنند به مهندسی ترس در جامعه و طرح سازش و انفعال در برابر غرب روی آورده‌اند.
چنان گرگ ­و میش که نه روز می‌­توان خواندشان و نه شب...
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشت: «یوسف اباذری در گفت‌وگویی انتقادی از وضعیت موجود در سال‌های پیش چنین گفت: «در منطق بازار برخی می‌برند و برخی می‌بازند، اما از نظر‌ها یک بازندگان حق اعتراض ندارند. اگر چنین کنند، کاری کرده‌اند بیهوده حتی مخل؛ زیرا نظم خودانگیخته بازار را به هم می‌ریزند.‌هایک معتقد است که نظم خودانگیخته پیش‌بینی‌ناپذیر است. در این نظم، لاجرم و از حیث منطقی، عده‌ای می‌برند و عده‌ای می‌بازند. ناشایستگان ممکن است ببرند، شایستگان ممکن است ببازند...».
سرمقاله شرق در ادامه آورده: «البته تصور نکنید ‌هایک این ایده‌ها را برای کشورهای توسعه‌یافته‌ای همچون انگلیس و آمریکا گفته است. دست بر قضا این ایده‌ها بیش از هر جای دنیا برای کشورهای جهان سوم صادر شده است که آنان را ناچار به ورود به بازارهای جهانی کنند و تصور نکنید که ‌هایک نمی‌دانسته در کشورهای در‌حال‌توسعه این ناشایستگان هستند که همواره برنده خواهند شد و بازندگان اصلی مردم خواهند بود. او با علم بر این موضوع بر جبر بازار تأکید کرده است، جبری که مردم ایران بر اساس تجربه تاریخی به آن پی برده‌اند؛ اینکه طرف بازنده در ایده‌های اقتصادی مبتنی بر اقتصاد بازار آزاد آنان هستند و نه کسی دیگر، و طرف برنده رانت‌خواران‌اند. این چیزی نیست که از پیش برای آنان عیان نباشد. با وجود این در این‌جا نقش دولت بیش از هر چیز جای تأمل دارد. دولت‌ها در ایران عملا چپ‌ستیزند و در ظاهر راست‌گریز.»
نکته اول آنکه زمانی که در کوران انتخابات هستیم چرا روزنامه اصلاح‌طلب به مردم نمی‌گوید که حتی اگر گزینه اصلاح‌طلب را انتخاب کنند باز بازاری روبه‌روی آنها خواهد بود که برنده آن رانت‌خواران هستند؟! گمان می‌کنید اتفاقی است این موضوع که در آن هنگامه هیچ چنین سخنانی از طیف نمی‌شنویم بلکه در عوض وعده و وعیدهای پر و پیمان دارند؟ نه به هیچ عنوان اتفاقی نیست اکنون کارویژه آنها تخریب دولت مستقر و ایجاد یاس و ناامیدی در مردم نسبت به آینده است.
نکته بعدی اینکه چنان‌که در این نوشتار متعهد به سیاه نُمایی خواندید گویا روزنامه اصلاح‌طلب از این که برنده بازار رانت خواران باشد ناراحت است! خب در چنین حالتی باید از اصلاحات دلت فعلی که برای قطع دست رانت خواران انجام می‌شود حمایت کند اما دیده ایم و می‌بینیم که شرق از این اصلاحات بسیار عصبانی و ناراحت هم هست. این گرگ و میش را نه می‌توان روز نامید و نه شب....

عصر ایران: کار سپاه درست بود نقش گوسفند را بازی نکنیم
سایت وابسته به طیف اصلاح‌طلبان، بر خلاف فضا ‌سازی برخی عناصر همسو نوشت: توقیف نفتکش‌های یونانی توسط سپاه، درست و امنیت آفرین است.
عصر ایران می‌نویسد: چندی پیش، گارد دریایی یونان نفتکش «پگاس» را که حامل نفت ایران بود، در کنار جزیره ائوبویا توقیف کرد و تحویل آمریکا داد. کشتی حامل ۱۱۵ هزار تن نفت خام (نزدیک به یک میلیون بشکه) بود. دو روز قبل هم بی‌بی سی گزارش داد که نفت ایران از این کشتی تخلیه شده و به کشتی دیگری به نام «آیس انرژی» منتقل شده و این نفتکش قرار است به زودی به سوی آمریکا حرکت کند.
اینک خبر می‌رسد که نیروی دریایی سپاه، دو نفتکش یونانی را در آب‌های خلیج‌فارس توقیف و به سواحل ایران منتقل کرده است. این که کشوری نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کند، بعد به آمریکایی‌ها بگوید نفت ایران را گرفتیم بیایید ببرید و سپس آمریکایی‌ها یک میلیون بشکه نفت ایران را بار کشتی دیگری کنند به کشورشان ببرند، دزدی آشکاری بود که باید بدان پاسخ داده می‌شد.
نمی‌شود که آمریکا و اروپا تحریم‌هایی را حتی بدون مجوز شورای امنیتی که خودشان عضوش هستند تصویب کنند و بر اساس تصمیم داخلی، اموال ما را تحت عنوان بلاوجه نقض تحریم‌ها توقیف کنند و بی‌پاسخ هم بمانند.
متاسفانه در دنیای جنگل‌وار کنونی، ساز و کار حقوقی و دارای ضمانت اجرایی برای احقاق حق وجود ندارد و هر کشوری باید خود را قدرتمند کند و مراقب خویش باشد و الا هیچ تضمینی برای امنیت اش وجود نخواهد داشت. نمونه بارزش که هم اکنون جلوی دیدگان جهانیان قرار دارد، ماجرای اوکراین است که برغم تضمین‌های امنیتی روسیه و آمریکااست.
توماس‌هابز، فیلسوف سیاسی قرن 16 میلادی جمله معروفی دارد که می‌گوید «انسان گرگ انسان است». اینک «کشورها گرگ همدیگر شده‌اند» و حتی نزدیک ترین متحدان نیز اگر بتوانند، در عین لبخندهای دیپلماتیک، از هیچ اقدامی علیه هم فروگذار نمی‌کنند. همین چند وقت پیش بود که فاش شد دانمارک و آمریکا با همکاری هم، تلفن‌های مقامات آلمان، فرانسه، سوئد و نروژ را به طور غیر قانونی شنود می‌کردند و در پرونده‌ای دیگر آلمان یک جاسوس آمریکایی را که اطلاعات نظامی آلمان را می‌دزدید، دستگیر کرد. این در حالی است که همه این کشورها، متحدان استراتژیک یکدیگر به شمار می‌روند.
در ماجرای ربودن نفت ایران در سواحل یونان نیز دو راه پیش روی ایران بود. اول این که به اقدامات دیپلماتیکی مانند محکوم کردن این دزدی دریایی و احضار سفیر یونان و دادن گزارش به شورای امنیت (که آمریکا عضو دائم‌اش هست) بسنده کند.
راه دوم این بود که مقابله به مثل کند؛ قانون قدیمی و جهانی
«چشم در مقابل چشم» هنوز کار می‌کند و می‌توان به جای چشم از کشتی هم استفاده کرد. راه اول این پیام را به جهان می‌داد که ایران در حفظ منافع خود صرفاً مبتنی بر موضع‌گیری سیاسی عمل می‌کند و لذا اگر باز هم خواستید می‌توانید اموال ایران را در جای‌جای دنیا توقیف کنید و حداکثر هزینه‌ای که متحمل می‌شوید زحمت رفتن سفیرتان در تهران به وزارت خارجه جهت دریافت اعتراض است و بس؛ که البته می‌صرفد. اما راه دوم می‌گوید اگر هزینه ایجاد کنید، متحمل هزینه برابر یا حتی مضاعف می‌شوید؛ بنابراین بهتر است گرگ بودن‌تان را متوجه ما نکنید. از این رو، اقدام سپاه در توقیف نفتکش‌های کشوری که نفتکش ما را توقیف کرد، امنیت آفرین است چرا که احتمال اقدامات مشابه را در آینده کاهش می‌دهد.
نکته مهم این است که دنیا با کشورها بر اساس شخصیتی که از خود ترسیم می‌کنند، رفتار می‌کند؛ اگر به این نتیجه برسند کشوری توسری خور است، بر سرش می‌زنند و اگر کشوری را مقتدر بدانند، به این راحتی، آزارش نمی‌دهند. در دنیای امروز، نمی‌توان با توجیهاتی مانند این که اگر مقابله به مثل بکنیم، تنش بالا می‌رود، نقش گوسفند قربانی را بازی کرد. کسی به گوسفندی که آماده ذبح است، ترحم نخواهد کرد. برعکس، مقابله به مثل، هر چند در همان مقطع می‌تواند موقتاً سطح منازعه را بالا ببرد ولی چون پیام قدرت دارد و هزینه بازی را برای طرف مقابل بالا می‌برد، در دراز مدت، تنش زداست و امنیت زا.

اعتراض آفتاب یزد به دو قطبی‌‌سازی اصلاح‌طلبان به بهانه «سلام فرمانده»
در حالی که برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، علیه سرود فراگیر و ملی شده «سلام فرمانده» فضا‌سازی یا عقده‌گشایی می‌کنند، یک روزنامه اصلاح‌طلب نوشت: مخالفت با مردم و برنامه‌های مردمی، اصلاح‌طلبان را از مردم دور می‌کند.
مدیر مسئول آفتاب یزد در سرمقاله این روزنامه با عنوان «اصلاح‌طلبی متکی به اشخاص نیست» نوشت: «اصلاح‌طلبان و اصولگرایان واقعی‌، تفکرات اسلام ناب محمدی(ص) را دارند و پیروی از ولایت را بر خود لازم می‌دانند. اگر تفکری صلاح و مصلحت جامعه را می‌خواهد به غیر از این نمی‌تواند باشد. روز پنج‌شنبه شاهد حضور یکصد هزار نفری دهه نودی‌ها و خانواده‌های آنان در ورزشگاه آزادی بودیم. امثال چنین مراسـمی نیز در هفته‌های گذشته در شهرهای بزرگ کشور برگزار شـد؛ این یعنی زنده بودن جامعه و همراهی با نظام و مفهوم آن این است که ملت همیشه در صحنه حضور داشته و دشــــمنان نظام و ملت را مأیوس کرده‌اند. البته این حضور یک پیام دیگر هم دارد و آن به مسئولان است. این پیام چنین است: برای این ملت نجیب و همراه‌، تلاش کنید تا آنچه در شأن آنان است در کشور مهیا شود. نگذارید مردم در فشار اقتصادی باشند. متاسفانه باید گفت عده‌ای که رسانه در دست دارند اظهارنظر شخصی چند نفر که خود را منتسب به تفکر اصلاح‌طلبی می‌دانند و گاهاً عامل شکست این جریان شده‌اند را به پای کل اصلاح‌طلبان می‌نویسند و سعی دارند چنین وانمود کنند که اصلاح‌طلبان مخالف چنین مراسم‌هایی هستند.
این در حالی است که در عالم واقع چنین نیست. خانواده‌های بسیاری که در ورزشگاه آزادی حضور یافته بودند تفکر اصلاح‌طلبی داشتند. لذا مصلحت نیست در این موقع حساس که بیش از هر زمان دیگر به وحدت نیاز داریم خواسته باشیم جامعه را دو شقه کنیم و حرکت یک شخص را هر چند اشتباه به پای مردم طرفدار اصلاح‌طلبی بنویسیم و یا بالعکس.
باید یاد بگیریم اصلاح‌طلبی یک تفکر مردمی در خط نظام و ولایت است و مردم در انتخاب‌هـای مختلف مرز خود را با افراطیون مشخص کرده‌اند. اگر فردی یا افرادی خود را منتسب به یک جریان مانند اصلاح‌طلبی می‌دانند مقصر مردم نیستند؛ این موضوع حاکی از یک سوءاستفاده است. خلاصه اینکه حساب اشخاص با جریان‌های مردمی حاکم در جامعه جداست. در پایان آنکه بهتر است توئیت‌زن‌های مدعی بروند برای برون رفت مردم از مشکلات اقتصادی برنامه ارائه دهند این طور بهتر می‌توانند در بین مردم جایگاه داشته باشند. مخالفت با مردم و برنامه‌های مردمی‌، آنان را از مردم دور می‌کند.»
کنایه نویسنده به «توئیت‌زنی‌های مدعی، اشاره به کسانی مانند عباس عبدی و تاج‌زاده و رمضان‌زاده و برخی نویسندگان نشریات زنجیره‌ای است که هم‌زبان با گروهک‌های معاند سلطنت‌طلب و تروریست‌ها، علیه «سلام فرمانده» فضاسازی کردند.

هاشمی‌طبا: حذف ارز ترجیحی کار بسیار خوب و شجاعانه‌ای بود
معاون رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات می‌گوید حذف ارز ترجیحی و دادن یارانه به مردم، اقدام خوبی است اما جراحی اقتصادی باید فراتر از موضوع ارز ترجیحی باشد.
سیدمصطفی هاشمی‌طبا ضمن یادداشتی که در روزنامه شرق منتشر شده نوشت: «درحالی‌که رئیس‌جمهور محترم خود می‌گویند اقدام اخیرشان در حذف ارز ترجیحی و افزایش یارانه مردم، تغییر مسیر یارانه از عوامل تجاری کالای اساسی به مردم است (یارانه مستقیم)، برخی افراد صاحب‌منصب در دولت و مجلس از این اقدام به‌عنوان یک جراحی در اقتصاد ایران یاد کرده و از آن دفاع می‌کنند.
وقتی همه‌چیز در تغییرات پولی دیده می‌شود، آنگاه به تغییر مسیر یارانه، جراحی اطلاق می‌شود بدون آنکه در اصل اقتصاد کشور تغییری حاصل شده باشد. اگر خوب دقت کنیم، در طول دهه‌های گذشته، به‌جای جراحی اقتصاد، حراجی پول داشته‌ایم. نباید از این اصطلاح تعجب کرد و کافی‌ است به حراج ارز در بازار کشور و حراج پول ملی و پایه پولی نگاهی بیندازیم. در 40 سال گذشته، حسب آمار ریاست قبلی بانک مرکزی، 350 میلیارد دلار از سوی بانک مرکزی به بازار آزاد ارز تزریق شده و این حراجی بزرگ ارز ملی که خون اقتصاد است، بوده است. مشتریان این حراجی نوعا و بیشتر قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه کشور بوده و هستند. در همین جهت، با افزایش پایه پول ملی، آن را بین سوداگران اقتصاد و مشتریان بانک‌ها به حراج گذاشته‌ایم و این به قیمت فشار به تولیدکنندگان و اقشار ضعیف جامعه
بوده است. اقدام اخیر، یعنی تغییر جهت یارانه‌ها از واردکنندگان و توزیع‌کنندگان کالای اساسی به سمت مصرف‌کننده، دارای استدلالی مناسب بوده، اما به‌نظر می‌رسد قضاوت درباره نتایج آن بسیار زود است و ناچار باید آن را به آینده موکول کرد؛ هرچند مخالفان بسیاری هم‌اکنون استدلال‌های خود را بیان می‌کنند. اقدام اخیر هرچه باشد، هرگز جراحی اقتصادی نیست و شاید با این اقدام، روند حراجی پول ملی سرعت گیرد. اما باید دانسته شود که حتما کشور ما به جراحی اقتصادی نیازمند است و کلید آن در بیان مقام معظم رهبری، یعنی دانش‌بنیان‌کردن تولید و نیز صرفه‌جویی‌های ملی خواهد بود و صدالبته وزیر اقتصاد باید اقتصاد را از دریچه سه‌گانه ذکرشده تولید نگاه کند و نه اعداد و ارقام پولی که فقط می‌تواند به جنبه منفی آن بیفزاید. اگر می‌خواهید بدانید جراحی اقتصادی یعنی چه، می‌توانیم فهرستی هرچند ناقص بنویسم:
- جراحی اقتصادی یعنی ساماندهی کشاورزی تا سالانه 20 میلیارد دلار از خارج کالای اساسی نخریم و غذای ملت وابسته به بیگانگان و کفار نباشد.
- جراحی اقتصادی یعنی با سرمایه‌های داخلی و جذب سرمایه‌های خارجی سرمایه‌گذاری کنیم و خام‌فروشی (اعم از نفت، معادن و تولید کشاورزی) نداشته باشیم.
- جراحی اقتصادی یعنی روزانه صد میلیون لیتر بنزین نسوزانیم و آن را به‌شدت تقلیل دهیم.
- جراحی اقتصادی یعنی جلوگیری از مصرف معادل 250 میلیارد دلار سوخت فسیلی برای تولید برق و تولید برق از انرژی طبیعی و صرفه‌جویی در مصرف برق، به‌خصوص در مناطق شهری، به‌جای قطع برق کارخانه‌های تولیدی.
- جراحی اقتصادی یعنی جلوگیری از قاچاق کالا از خارج به ایران و از ایران به خارج. با وجود ستاد مبارزه با قاچاق که سال‌هاست فعالیت دارد، در همین سال‌ها مرتب برحسب آمار رسمی 20 تا 30 میلیارد نخ سیگار قاچاق وارد کشور می‌شود.
آری حذف ارز ترجیحی اگرچه اقدامی بسیار خوب شجاعانه، مسئولانه و... است، هرگز جراحی اقتصادی نیست و با گذشت زمان همه‌چیز به جای اول بازمی‌گردد و همه عوامل تخریب ایران و منهدم‌کننده اقتصاد، بر جای خود استمرار خواهند داشت. اگر این حرف‌ها نادرست است، حداقل دستور رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی را جان ببخشید. بررسی کنید کدام بند دستورالعمل اقتصاد مقاومتی مورد توجه، عنایت و اجرا قرار گرفته است».
روزنامه شرق در حالی این یادداشت را منتشر کرده که خود، یکی از حامیان سوء مدیریت اقتصادی در دولت سابق بوده است. در موضوع هدر رفت منابع ارزی، اصل تصمیم 4200 تومانی و واگذاری بی‌ضابطه آن موجب شد در کنار واگذاری 60 میلیارد تومان (رانت 1260 هزار میلیارد تومانی) وضعیت همه شاخصه‌های اقتصادی از جمله تورم، بدتر شود.
در موضوع کشاورزی و خروج سالانه 20 میلیارد دلار ارز از کشور که آقای هاشمی‌طبا به درستی به آن اشاره کرده، متأسفانه دولت روحانی حاضر نبود گندم را به قیمت تضمینی از کشاورز بخرد اما حاضر بود
7-8 میلیون تن گندم وارد کند و برای آن میلیاردها دلار ارز بپردازد و ضمناً تولید ملی را نابود کند. در ماجرای بنزین، همین دولت سهمیه‌بندی را در سال 94 تا 98 حذف کرد و موجب افزایش مصرف (و قاچاق) روزانه 20 تا 30 میلیون لیتری (روزانه 100 میلیارد تومان) شد.
در حوزه نفت و نیرو و انرژی نیز، وزیران دولت سابق پالایشگاه ساری (تبدیل نفت خام به محصولات تولید شده با ارزش افزوده بالا) را «کثافت‌کاری و یا نیروگاه‌سازی را رفتن زیر بار مافیای نیروگاه سازی» می‌دانستند و با آن مخالفت می‌کردند. بنابراین هم درآمدهای غیرنفتی کاهش یافت، هم تحریم‌های نفتی آسان‌تر شد و هم کشور به جای صادرات برق، در تابستان و زمستان با کمبود تولید برق و قطعی و تعطیلی کارخانجات مواجه شد.
در موضوع قاچاق نیز متأسفانه 6 سال تأخیر در راه‌اندازی سامانه جامع تجارت، موجب شد دلالان و قاچاقچیان را از واردات قاچاق یا قاچاق معکوس به خارج ببرند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟